واکسن 2 ماهگی
روز شنبه 4/4/90 بردیمت مرکز بهداشت واسه واکسن 2 ماهگی خواب بودی و بابایی و خانمی که می خواست برات واکسن بزنه سعی می کردن بیدارت کنن تا توی خواب یهو شوکه نشی...همونحا که واکسن برات زدن گریه کردی اما تا اومدیم خونه آروم شدی ...2.3 ساعتی مثل همیشه بودی و با عروسکای راکرت بازی می کردی و به زبون خودت باهاشون حرف می زدی منم خوشحال از این که به خیر گذشت و اذیت نشدی . با خودم فکر می کردم پس چرا همه می گن واکسن خیلی نی نی رو اذیت می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوشحال بودم و باخودم می گفتم به به چه پسر صبور و آرومی دارم و ...( غافل از این که هنوز درد اصلی نبومده سراغت) گرسنه که شدی شیر خوردی و خوابیدی.. توی خواب اول ناله کردی کم کم این ناله ها تبدیل شد...
نویسنده :
خاطره مامان بردیا
5:41