سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 19 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

17 ماهگی

1391/6/31 11:57
1,115 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم امروز 17 ماه شدی. به قول بابایی حسابی قیافه ات عوض شده و روز به روز داره مردونه تر می شه قلب

17 ماهه شدنت  مبارک مرد کوچولوی من

البته بگذریم که شیطونی هاتم هر روز داره بیشتر و متفاوت تر می شه و بعضی وقتا حسابی با همدیگه دعوامون می شه. اما با همه اینا دیوونتمقلب زندگیمی ماچ نفسم به نفست بسته اس بغل

توی این ماه دو تا کلمه جدید یاد گرفتی که به زبون خودت تلفظشون می کنی. اول این که می گی به به ... کافیه در یخچال باز بشه یا خوردنی دست کسی ببینی تا سریع خودت و برسونی و بگی به به ... دوم این که گوشی موبایل یا تلفن خونه رو می گیری سمت گوشت ، البته نه چندان سمت گوشت بیشتر می بری پشت گردنت و می گی اَیا 

از شیطونی هات این که حتما باید بری روی میز جلوی مبل بشینی. هر چی روش باشه رو پرت می کنی پائین و می ری روی میز

از مبل می ری بالا و خودت و به ظرف میوه می رسونی و میوه هاشو پرتاب می کنی پائین.

در یخچال باز بشه زود میای و شروع می کنی به دست زدن به درجه های کشوی داخلی یخچال و از صدای بوقش خوشت میاد.

یاد گرفتی در ویترین عروسکات و باز می کنی و هر چی توشه می ریزی بیرون.

توی حمام می گی اصلا کسی بهت دست نزنه. فقط دوست داری زیر دوش وایسی و آبا رو بخوری . کس دیگه ای هم حق استفاده از دوش آب رو نداره. 

توی مهد کودک حسابی واسه خودت قلدری می کنی و آتیش می سوزونی. مربیت می گفت که هلو انجیری یکی از بچه ها رو به زور گرفتی و بهش که ندادی هیچ رفتی تا ته اش رو خوردی تازه هسته اش هم به زور ازت گرفته بودند.هر چی مامانی برات بزاره باز دوست داری بری سراغ خوراکی های بچه های دیگه. 

هر روز یه عروسکت و با خودت می بری و توی مسیر که با کالسکه می برمت چنان محکم بغلش می کنی که هر کس می بینتت قربون صدقه ات می ره و تو هم براشون زبون می ریزی...

شبا هر چقدر هم خسته باشی و خوابت بیاد اما انقدر بیدار می مونی تا بابایی بیاد خونه و ببینیش. خیالت که راحت می شه بابایی هست می خوابی.

توی خونه هر چی مامانی بهت می ده دوست داری و با اشتها می خوری. اما مربی مهد کودکت می گه ماکارونی و استانبولی رو بیشتر از همه چی دوست داری.

 

عاشق این عروسکه هستی و خیلی دوستش داری. توی مغازه فقط از این خوشت اومده بود و بابایی به خاطر رنگ صورتیش دوست داشت تو یه چیز دیگه انتخاب کنی ولی هر چی عروسک جلوت می گرفتیم فقط این و می خواستی. در نتیجه طبق معمول به خواسته ات رسیدی.

وقتی خوابی بیشتر از هر وقت دیگه ای دلم می خواد بخورمت 

این ماشین آبیه رو خیلی دوست داری. گاهی انقدر باهاش بازی می کنی و روشنتش می کنی که دیگه من و بابایی سر درد می گیریم از صداش. بعد یواشکی باطری هاشو درمیاریم تا بی خیالش بشی چشمک

اینم یکی دیگه از ماشین های مورد علاقه ات

اینم از وقتی که خودت کلاهت و سرت می زاری نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

نیلوفر
31 شهریور 91 12:56
سلام بردیا جونی 17 ماهگیت مبارک باشه عزیزم هزارماشالا که روز به روز بزرگتر و آقاتر و خوردنی تر میشی ایشالا که همیشه تنت سالم و لبات خندون باشه گلم
هدی مامان مبین
31 شهریور 91 14:24
17 ماهه کوچولو...مرد شدی...
قربون خنده و ها و اخم خوشگلت....
عاشق عکس کلاهیتم...
دوستت دارم سید کوچولو...شیطونیات همیشگی..لبات خندون...مامانی خسته نباشی


مرسی هدی جونم
اوامامان ارام
31 شهریور 91 15:24
سلام خاطره جونم
خوبی؟کم پیدایی نازنین دلم برات تنگ شدهههههههه

عاشق اون عکس بردیاجونم که اخم کردههههه بچلونش به جای من...........

راستی یه لینک خرید برات می ذارم لباساش خیلی تک .........

http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=16484&ChatDate=31-6-1391


سلام آوا جون. مرسی . کمتر می رسم بیام نت. بابت لینکی که گذاشتی ممنون.آرام و ببوس
فاطمه مامان امیرعلی
31 شهریور 91 15:37
واااای که چقدر دلم برات تنگ شده بود. مامانی سرش خیلی شلوغه نه؟؟؟ چقدر بامزه تر شدی. عکساتم همه جیگرن....
سمانه مامان کیمیا
31 شهریور 91 17:07
ای جاتممممممممممم تو کی اینهمه بزرگ شدی؟!!واقعا عوض شده ها
قربونت برم که هر روز با خودت عروسک میبری عزیزممممم
اون عکسش که اخم کرده خیلیییییییییی با خاله حتما به کیمیا نشون میدم اخر جذبه بودا


آره حتما بهش نشون بده حساب کار دستش بیاد. دیگه بلند نشه با ایلیا بره خانه بازی.ههههههههه
ترکان
31 شهریور 91 20:27
17 ماهگیت مبارک بردیا گلیتو رو دیگه حتماً باید خورد
خاله نفس
31 شهریور 91 21:00
جیگرتو بخورم من/ اونجوری نگام نکـــــــــــــــن دلم برات تنگ شده بود/ مامانی از وقتی میرید سرکار کم پیدا شدینا!!! عشقمـــــــــــــــــــــــــــــی تو پسری
فری مامان ایلی!!!
1 مهر 91 0:21
خیلی خیلی جیگر شدی... 17 ماهگیت مبارک باشه عسل پسر!!!
سرور مامان فراز
1 مهر 91 8:36
17 ماهگي برديا مبارك خيلي قيافه اش عوض شده و ماشالا نازتر شده
دخترک
1 مهر 91 9:32
سلام الهی من فداش بشمممممممممممممم یعنی من هر دفعه میام نت یه بار میام اینجا ببینم بردیا رو. قربون قیافششششششششش که مردونه شدهههههههه راجب خیاطیم حتما واسش میدوزم مامان خاطره هرچی من بدوزم به پای لباسای خودش نمیرسن که مامانش با سلیقه ترین مامان دنیاست. اون لباسشو خودشو باهم بخورم که نوشته my heart belonges to my mumy
ماه
1 مهر 91 10:51
سلام ، من لباسای فانتزی می فروشم ، الان ساق شلواری پاییزه آوردم ، اگه خواستید به وبلاگم سر بزنید . ninifantezy.persianblog.ir
مامان رهام
1 مهر 91 11:33
سلام خاطره جون 17ماهگی قند عسلت مبارکای جانم ماشاله بزرگ شدیاااااااااااااااااااا ...خاطره جون یه صدقه براش بزار کنار..اون عکسی که تو فکر با ماشین آبیه خیلی جیگره
مامان رهام
1 مهر 91 11:37
خاطره جون اون عکسای آتلیه که گذاشته بودی و رمز داشت به من رمز ندادی که ببینم فقط می خواستم ببینم از عکسای خودتونم گذاشتید؟من می خوام یکی دوتا از عکسای خودمونم بزارم دوستای وبلاگی خواستن عکسامو بزارم خواستم ببینم شما گذاشتی مدیریت ایراد گرفته یا نه؟موهام بازه ولی لباسم کاملاً پوشیدست


سلام عزيزم. آره اونجا عكساي خودم هم هست. عكس از خودت بدون حجاب مي توني بزاري فقط نبايد با ني ني وبلاگ آپلود كني. از سايتهاي آپلود ديگه استفاده كن. رمز منم يادت نره. رمز و برات خصوصي مي زارم. رهام رو ببوس.


مهسا
1 مهر 91 11:57
سلام ماماني برديا جون من از وب كيميا جون با وب گل پسر تون آشنا شدم و اگه اجازه بديد وب برديا جون رو لينك كنم؟؟؟ كه بيشتر بيام پيشتون
17 ماهگي بريا جون هم مبارك باشه انشاا....120 ساله بشي عزيزم


مرسي عزيزم. ممنون
مهدی
1 مهر 91 12:51
سلام دوست من وبت خیلی قشنگه مطالبشم خوندنیه خوشحال میشم به من سر بزنی اگه دوست داشتی لینکم کن اگه خواستی لینکت کنم بگو
صوفی مامان رادمهر
1 مهر 91 13:46
اول این که 17 ماهگیت مبارک شیرینم دوم این که من عاشق اون عکستم که داری از کمد خودت وسیله برمی داری و اخم کردی به دوربین... خیلییییی اخمت باحاله....
خالــــه عاطفه
1 مهر 91 14:10
17 ماهگيت مبارك گل پسر قشنگ ... صد ساله بشي . عكس اخموت بي نهايت خوشجله
طاهره مامان امیرعلی
2 مهر 91 0:45
وای عزیزم تو چقدر نینازی. مبارکت باشه.
پری شب
2 مهر 91 11:06
قوربونت بره خاله عزیزم با اون عکسای خوشگلت و شیطونیاد می بوسمت هزار تا تقدیم مامانی مهربون دست شما درد نکنه
پگاه مامان آرتين
2 مهر 91 11:38
سلام .عسلم 17 ماهگيت مبارك.دلم برات تنگ شده.فداي اون اداهات.كج كلاه خان خوشتيپ.عاشق خوابيدنتم.
مامی گل
2 مهر 91 14:36
17 ماهگیت مبارک قند عسل من عاشق اون قیافتم با عروسک صورتیت
مامان سید کوچولو
2 مهر 91 22:23
1- سلام 2- با این قیافه و بازیگوشی هاش حسابی دلبری میکنه ها 3- اون عکس که جلوی قفسه هست چه فیگوری گرفته. عصبانی 4- از این ماشین سروصدا دارها قرمزش رو پسرم داشت ولی نه اینکه سریع پدر شو در میاره دیگه سردرد نمیگیریم
مامان رهام
3 مهر 91 9:33
سلام عزیزم مرسی بابت راهنمائیت.رمز ندیدم؟گذاشتی یا یادت رفت
مامان رهام
3 مهر 91 11:27
خصوصی
مامان آريا
3 مهر 91 11:32
الهي كه من قربونت برم كه روز به روز داري مرد تر مي شي فداي تو و شيطونيات نمي دوني كه چقدر دلم برات تنگ شده بود جيگرتو بخورم من
سمیرا مامان آنیتا
3 مهر 91 14:30
عزیزم دلم برات خیلی تنگ شده بود 17 ماهگیت مبارک واقعا هم که قیافه ات روز به روز مردونه تر میشه و دخترکششششششش تر عاشق عکس اولی شدم
محبوبه
3 مهر 91 16:39
گل پسر اميدوارم بزرگ شدنت پر از افتخار و شادي و قشنگي هم براي تو و هم براي بابايي و ماماني باشه و هم براي همه آنهايي كه دوست دارند عاشقتم يكه عالم بوس
روح انگیز مامان سیاوش
4 مهر 91 11:41
خاطره جون سلام خوبی عزیزم؟ 17 ماهگی گل پسرت مبارک ماشالله برا خودش مردی شده ها..کاراش دقیقا کارایی که سیاوش هم میکنه مخصوصا گوشی تلفن که مثل بردیا میبره پشت گردنش..ای جونم شما هم مثل ما دعواتون میشه ؟ چه تفاهمی داریم ما ...راست میگی خاطره جون با همه شیطنتهاشون باز نفسمونن عمرمونن الهی که همیشه 4 ستون بدنشون صحیح و سالم باشه راستی آپم با بردیا تشریف بیارین..
آرتين و باباهادي
4 مهر 91 14:04
سلام دوستم چقدر عوض شدي مباركه ان شاالله هميشهخوش خنده و سلامت باشي قربونه خنده هات جيگر پسرا شيرن مثل شمشيرن دخترا..........
صوفی مامان رادمهر
5 مهر 91 13:03
سلام... بوووووووس...هیچی دلم تنگیده بود براتون اومدم یه بوس کنم و یه سلام و برم...
مهسا
6 مهر 91 10:45
براي برديا جونم ومامان خاطره جون
مامان رانیا
7 مهر 91 19:57
17 ماهگی مبارک ای جانم اون عکس با عروسکه خیلی قشنگه کلی حال کردم
محبوبه
8 مهر 91 17:14
چقده اين گل پسر ما نانازه 17 ماهگيت مبارك عزيزم انشاا.... در مراحل روز به روز بزرگتر شدنت باعث افتخار ماماني و بابايي و همه ما باشي عزيزم عاشقتم بوسسسسسسسسسسسس