سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 20 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

رفته بودم پارک

1391/3/30 11:03
1,497 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با مامان و بابا رفتیم پارک... اون آبیه که دستمه کیف پستونکمه چشمک

اینجا یه نی نی دیدم دارم تند تند می رم دنبالش فرار نکنه

مامانی می گه از بس در حال راه رفتن بودم عکسام خوب نشده اصلا... همش یا تار شده یا کج و کوله متفکر

اینجا دیگه کم کم هوا داشت بد می شد و بعدش یهو بارون گرفت. خیلی دوست داشتم بارونو... هر قطره اش که بهم میخورد قش قش می خندیدم بغل

بعدش رفتیم فرحزاد و اونجا هم یه عالمه شیطونی کردم... یه عالمه هندونه خوردم و تخمه نیشخند بستنی و شیر  نیشخند قلیون هم می خواستم بکشم که دیگه بابایی نذاشت قهر

عکسی از این قسمت موجود نیست. چون مامان خانم دوربین و توی ماشین جا گذاشت. بابایی هم گفت حال نداره دوباره بره توی پارکینگ و دوربین بیاره. منم دیدم بهترین موقع اس واسه اینکه حسابی آتیش بسوزونم. دیگه هیچ مدرکی موجود نیست که مامانی بخواد اینجا بزاره از خود راضی 

این عکس هم لحظه برگشت توی پارکینگ که ماشین و گذاشته بودیم گرفته شده 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (36)

خالـــــه
30 خرداد 91 11:18
تيريپت منو كشته هميشه به گردش عزيزم هميشه به شادي
مامان رهام
30 خرداد 91 11:26
سلام سلام خوشگل من........فداي اون تيپ خوشگلت عسيسم
مامان رانيا
30 خرداد 91 11:30
به به عجب روز خوبي لباسهاي خوشگل هم كه ماماني تنت كرده قربون اون كلاه نازت
سمانه مامان کیمیا
30 خرداد 91 11:55
وایی قربون تو پسمل خوش تیپ برم مننننننننننننننننننننننننننننننننننن ...کلاهه منو کشته فسقلی اونجا که رو دست بابایی هستی خیلی باحال شدیا
سمانه مامان کیمیا
30 خرداد 91 12:00
راستی 14 ماهگیت مبارک عسیسم


مسی . کیمیا جونم و ببوسید لفطا .ههههه
مامی گل
30 خرداد 91 12:12
ای من فدات که بارون بهت میخوره میخندی معلومه کلی بهت خوش گذشته خوش تیپ
صوفی مامان رادمهر
30 خرداد 91 12:33
اول این که 14 ماهگیت مبااااااااااارک... دوم این که آقای قرمز کلاه کجا با این عجله... خیلی خوشگل و جیگریهاااااا...


مرسی خاله جونممممممم
مامان طلا
30 خرداد 91 13:04
بردیا بخورمت که دندون نداری جیگر خاله . آخ خاطره جون گفتی فرحزاد دلمو آب کردی یاد بچگی ها افتادم که همش تهروون بودم دلم واسه تهروون لک زده جای من زغال لخته بخور


مرسی عزیزم... آره بردیا همچنان بی دندونه.هههه جات خالی بود دیروز... زغال لخته هم دفعه بعدی حتما به جات می خورم.
راحله مامان احسان
30 خرداد 91 13:15
ای جونم عزیز دل خاله تثپشو ببین ماه بودی ماهتر هم شدی..
فرناز مامان ایلیا
30 خرداد 91 13:25
ای جونم...چقدر تو این لباس خوردنی شدی....عزیزززززززززززززززززم....
مامی حدیث
30 خرداد 91 13:58
اون عکس تو آسمون محشره
سپید مامان علی
30 خرداد 91 14:21
فدای خودت با اون تیپ قرمز خوشگلت برم.....پیشاپیش 14 ماهگیت مبارک قند عسل....عکسی که رو دست بابا جونت هستی خیلی جیگر شدی
آوا مامان رادين
30 خرداد 91 14:42
هميشه به پارك و گردش برديا خان. خاله اون نگاهت تو يكي از عكسها خيلي قشنگه. اونم كه رودست بابايي هستي خيلي خوشگله. ماماني دستت درد نكنه با ايت عكسهاي خوشمل خوشمل كه از اين پسرك خوشمل ميگيري.
سمیرا مامان آنیتا
30 خرداد 91 14:53
14 ماهگیت مبارک خوشگل پسر پس تو هم همش دنبال نی نی هستی
سمیرا مامان آنیتا
30 خرداد 91 14:55
آهان اینو میخواستم بگم خاطره ..
تو که پسر قرتی دوست داری چرا براش ازین کلاه شاپو های فانتزی نمیخری ؟ من عاشق این کلاههام چند روز پیش سر یه بچه 8 ماهه دیدم خیلی باحال بود



سمیراجان اتفاقا خیلی دوست دارم. ام چند جایی که دیدم به دلم نشسته و اونی که می خواستم نبوده. ولی خوشگلش و ببینم حتما می خرم
محبوبه
30 خرداد 91 15:26
اين تيپ هارو نزن گل پسر آخه تو اندازه كافي خوردني هستي الهي من قربونت بشم هميشه شاد باشي و به گردش


آرزو
30 خرداد 91 16:22
سلام
خوب هستید؟ بردیا جون چقدر بزرگ و عزیز شده
خدا حفظش کنه
راستی من یه نفر رو پیدا کردم که غذاهاش برای تولد عالیه
من برای تولد پسرم به اون سفارش دادم (غذاهای انگشتی ا همون فینگر فود) دوست داشتی عکساشو برات بفرستم تا برای تولد بردیا تصمیم بگیری



مرسی عزیزم. ممنون می شم عکساشو برام بفرستی
اینم ایمیل من
khatereh_aliabadi@yahoo.com
نیلوفر
30 خرداد 91 18:06
سلام مثل همیشه بی نظیر عاشقتم بردیای عسل
سوسن(مامان پرنسس باران)
30 خرداد 91 18:39
سلام خوشتیپ خاله... همیشه به گردش و تفریح.. مثل همیشه جیگر و نازی..
ela
31 خرداد 91 10:38
سلام
ماشااله به پسر گلت.
خانومی بالاخره وبلاگ کوچولوی من هم راه افتاد. ممنون از راهنمایی. اگه به ما هم سربزنی خیلی خوشحال میشم. آخه من اینجا غریبم.پسر گلت رو ببوس.


سلام. وبلاگ گل پسرت مبارک باشه. حتما سر می زنم..
مامان امیر علی
31 خرداد 91 12:15
مامان بردیا نمیدونی چقد پسرتو میخوام آخه یه کم شبیه امیر علی منه و حرکات و شیطنتهاش هم عین همون.از سر کار میام وبلاگشو باز میکنم باید اعتراف کنم که خیلی خیلی مامان با سلیقه ای هستی و شدی الگوی من، تو خرید اسباب بازی و لباس و چه غذایی بدم و ... فقط تو رو خدا بهم بگو این لباسای خوشکل و از کجا براش میخری؟ مخصوصا اون سرهمی هارو که من هیچ کجا ندیدم...اگه برات امکان داره عزیزم آدرس جاهایی رو که لباسای بردیا رو میخری بهم بده یه دنیا ممنونت میشم...بردیا خوشکل و خوشتیپمو ببوس...از الان منتظر عکسای تولد این پسر نازم..



مرسی مامان امیر علی جون. خیلی لطف داری عزیزم. من لباسهای بردیا رو اکثر از خارج ار کشور می خرم. یه سری هم همینجا از بهار یا تیراژه ...ممنونممممم
آرتين كوچولو و بابا هاديش
31 خرداد 91 12:43
ميدوني كه چي ميخوام بگم تريپت تريپت تريپت منو كوشته .
بهار(مامان آرشا)
31 خرداد 91 13:32
ایییییییییی وااااااااااااای یکی منو بگیره دارم ضعععععععف میکنم برا این چیگر با اون کلاه خوشجلش بوووووووووووووس
مامان ریحان عسلی
31 خرداد 91 19:54
سلام
ای جونم تیپشوووووو میگم خاطره جون بردیا چند تا پستونک داره ماشالا با هر لباسی یکی سته !!!


راستش بردیا زیاد پسنونک داره چون خودش زیاد اهل پستونکه
دخترک
31 خرداد 91 20:43
سلاام قربونت برم که رفتی پارک راستی پیشنهاد میکنم این تیپا رو نزنی احتمال داره بخورن یه لقمه ت کنن. اون عکس رو دستای باباییت خعلی نااااازههههههه راستی مامان خاطره من آپدیت شدم/
زهره مامان داریوش
1 تیر 91 18:42
چقدر این لباسا بهت میاد در ضمن 14ماهگیه بردیا جونم مبارک باشه
شیما
2 تیر 91 10:29
عسسسسسسسسسسیییییسسسسسسسسسسسم کلی بزرگ شدی پسملی این چند وقت دلم برات تنگولیده بود
روح انگیز مامان سیاوش
2 تیر 91 23:29
سلام خاطره جون خوبی عزیزم؟
من دیگه باورم شده اگه گرفتار باشم یا مریض باشم یا سرم جایی گرم باشه و نیام و سراغی ازتون نگیرم شما ها اصلا اصلاحالی از من نمیپرسید ..تا نظر ندم نظر نمیدید..ای بابا از دست شما دوستهای خوشگلم ..آخرش تو یکی از پستام میخونید که از دست کارای شماها خودکشی کردم ها...بابا من تا این سن همه چی دیده بودم جز کیف پستونک ...هزار ماشالله خیلی بزرگ شده اسفند فراموشت نشه ...ببوسش از طرف خاله روح انگیزش...



سلام . به به چه عجب... اتفاقا همش توی فکرت بودم که نیستی و سر نمی زنی. در مورد سر زدن من هم باید بگم تقصیر خودته که دیر به دیر به روز می شی.ههههه بارها سر زدم و به روز نبودی. اما چشم.. میام حتما... کیف پستونک هم اینجا توی ایران من هر چی گشتم نبود و یکی از دسوستان از خارج از کشور برام زحمتش و کشید.
راضیه مامان سینا
3 تیر 91 14:28
سلام خاطره جان. ببخشید بی مقدمه می پرسم آخه خیلی درمونده و مستاصل شدم. سینا به شدت اسهال شده و قطع نمیشه. منم تازه اومدم تهران و هيچچچچچ دكتري رو نميشناسم. يه دكتر تو محل خودمون بردم خوب نشد...
تو وبلاگ بردیا کوچولو خوندم از دکترش خیلی راضی بودین. میشه اسم و آدرسشو برام بذاری؟ ممنون.


عزیزم امیدوارم سینا جون زودتر خوب شه... دکتر بردیادکتر بیدار مغز هست. ابوالحسن بیدار مغز... روزای زوج بیمارستان لاله و هر روز عصرا مطبش هست که توی یوسف آباده. اینم شماره تماس بیمارستان: 8-88571065 این شماره مطب : 88024128

مامان تنها
4 تیر 91 1:02
شاپرک مامان مهدی
5 تیر 91 23:19
عزیزم عین جنتلمن ها شدی تریپت من وکشته
مامان سيد كوچولو
8 تیر 91 15:27
چه خوش تيپ. اون عكسي كه رو چمن نشسته و اخري خييييييلي قشنگن. لباسش هم حرف نداره
فائزه_مامان مهدیار
8 تیر 91 15:43
سلام ماشالله به این پسرخوشتیب که انشاالله یه روزی با پسمله من که هنوز تو دل مامانشه دوست شن من به تازگی یه وبلاگ واسه مهدیارم راه انداختم ممنون میشم با پسر گلت به ما سربزنی ولینکم کنی ./ ببوس آقا کوچولوتو
سمانه مامان کیمیا
9 تیر 91 12:04
وای قروبن تو برم که اینهمه نازی این تیپت خیلیییییییییی باحاله هر وقت میام کلی ذوقشو میکنم.....تو با اجازه مامان پسمل من میشی؟
مامان ترانه
12 تیر 91 15:05
عزیزم چه نازی تو ترانه من خوشحال میشه باهم تبادل لینک داشته باشید خوشحال میشم به ما سر بزنید
مامان بهار
18 تیر 91 11:13
عشقی خاله جون عشق