عکسام و کارام
1. تازگیا زیاد توی تختم نمی مونم. مگر این که مامانی هم پیشم بمونه . حتی اگه یه عالمه اسباب بازی جلوی دستم باشه اما تا ببینم مامانی داره از اتاق می ره بیرون جیغ و داد راه می ندازم که منم با خودش ببره
2. آخه این انصافه آدم و خواب کنن و بعدش با رکابی و شورت ازش عکس بگیرن؟!!!
3. اینجا با دختر خاله ام داریم روی بالکن خونه بابا جمشید بازی می کنیم
4.
5. اینجا حاضر و آماده بودم که خاله بیاد دنبال من و مامانم با هم بریم دد.. اما خوب خیلی خسته بودم دیگه. تا قبل از رسیدن خاله جون خوابم برد
6. ای بابا توی حمام هم نمی شه راحت بود؟!!
7. توی این عکس مریض بودم و زیاد حال و حوصله نداشتم
8. اینجا مامانی برام تل زده. البته فکر نکنید مامانم دوست داشته من دخمل باشما...نخیر... اصلا و ابدا... مامانی من از اول اول اول دلش نی نی پسمل می خواست. اما خوب پسمل قرتی دوست داره دیگه
9. از اونجایی که خیلی توی راه رفتن مسلطم و اصلا هم جلوم رو نگاه نمی کنم، خیلی هم علاقه دارم موقع شیشه خوردن راه برم
10. این موتوره هم خاله جونم برام خریده
11. مامانی بیا بریم دیگه. من یه ساعته آماده ام
12. شدید علاقه دارم گلهای بابا جمشید و بخورم. خیلی خوشمزه اند
13. بفرمائید هویج !!!
14. مامانی و خاله و من و از خرید اومده بودیم و من بعد از عوض کردن لباسام سریع بی هوش شدم از خستگی
15. خوب چیه مگه؟! وسط بازی و tv دیدن خوابم برده دیگه!!
16. انواع کنترل جزو خوردنی های مورد علاقه من هستند
17. آقا نشستم و دارم tv می بینم
18. اینجا هم در کنار توپام و بالشت مورد علاقه ام دارم tv می بینم
19. وقتایی که مامانی داره ازم عکس می گیره خوب منم با کیف دوربین بازی می کنم دیگه
20. حسابی بغض کردم و ناراحتم. چون نمی خواستم توی کالسکه باشم
21. مامانی عاشق این تیپ منه
22.دست از سرم بردار. دیگه نمی خوام عکس بندازم