سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 20 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

عکسام و کارام

1391/3/27 16:45
7,474 بازدید
اشتراک گذاری

شکلکهای جالب آروین

1. تازگیا زیاد توی تختم نمی مونم. مگر این که مامانی هم پیشم بمونه . حتی اگه یه عالمه اسباب بازی جلوی دستم باشه اما تا ببینم مامانی داره از اتاق می ره بیرون جیغ و داد راه می ندازم که منم با خودش ببره 

2. آخه این انصافه آدم و خواب کنن و بعدش با رکابی و شورت ازش عکس بگیرن؟!!! خجالت

3. اینجا با دختر خاله ام داریم روی بالکن خونه بابا جمشید بازی می کنیم 

4.

5. اینجا حاضر و آماده بودم که خاله بیاد دنبال من و مامانم با هم بریم دد.. اما خوب خیلی خسته بودم دیگه. تا قبل از رسیدن خاله جون خوابم برد نیشخند

6. ای بابا توی حمام هم نمی شه راحت بود؟!! کلافه

7. توی این عکس مریض بودم و زیاد حال و حوصله نداشتم ناراحت

8. اینجا مامانی برام تل زده. البته فکر نکنید مامانم دوست داشته من دخمل باشما...نخیر... اصلا و ابدا... مامانی من از اول اول اول دلش نی نی پسمل می خواست. اما خوب پسمل قرتی دوست داره دیگه مژه

9. از اونجایی که خیلی توی راه رفتن مسلطم و اصلا هم جلوم رو نگاه نمی کنم، خیلی هم علاقه دارم موقع شیشه خوردن راه برم چشمک

10. این موتوره هم خاله جونم برام خریده ماچ

11. مامانی بیا بریم دیگه. من یه ساعته آماده ام متفکر

12. شدید علاقه دارم گلهای بابا جمشید و بخورم. خیلی خوشمزه اند نیشخند

13. بفرمائید هویج !!! خوشمزه

14. مامانی و خاله و من و از خرید اومده بودیم و من بعد از عوض کردن لباسام سریع بی هوش شدم از خستگی آخ

15. خوب چیه مگه؟! وسط بازی و tv دیدن خوابم برده دیگه!! قهر

16. انواع کنترل جزو خوردنی های مورد علاقه من هستند از خود راضی

17. آقا نشستم و دارم tv  می بینم مژه

18. اینجا هم در کنار توپام و بالشت مورد علاقه ام دارم tv  می بینم نیشخند

19. وقتایی که مامانی داره ازم عکس می گیره خوب منم با کیف دوربین بازی می کنم دیگه

20. حسابی بغض کردم و ناراحتم. چون نمی خواستم توی کالسکه باشم نگران

21. مامانی عاشق این تیپ منه قلب

 22.دست از سرم بردار. دیگه نمی خوام عکس بندازم کلافه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (32)

سمانه مامان کیمیا
27 خرداد 91 17:02
وایییییییییییی خاطره خدا نکشت خیلییییییییییییی عکسا باحال بود از تک تکشوون کلی خندیدم
دلم اینقدر واسه اون عکس مریضش سوخت قربونت برم مظلومممممممممممم
منم عاشق همون تیپش شدم که مامانش عاشقشه ....ولی اگه 2 دفعه دیگه اینطوری بفرستیش بیرون دخملم غیرتی میشه ها
با تل معرکه بوددددددددددددد وای که اگه دخمل شده بودی خودم میخوردمت



وای آره. خودم هم واسه اون عکسش مریضش خیلی دلم می سوزه...چشم بگو کیمیا جون غیرتی نشه.
سمانه مامان کیمیا
27 خرداد 91 17:22
میگم خاطره نه بلوز شرت هاش نه به سرهمی جورابداراش گرمش نمیشه؟؟؟؟همه جوره خوشگلی


سمانه جون سرهمی هاش ضخیم نیست. فقط هم وقتی از حمام بیاد تنش می کنم چون خونه ما همیشه کولر روشنه.
الهه
27 خرداد 91 17:22
سلام عزیزم ، من از خواننده های پرو پا قرص وبلاگتون هستم اما تا الان نظری ندادم ولی به قول این دوستمون انقدر عکسا و البته متن هاش قشنگ و با نمکن که این بار طاقت نیاوردم و اومدم بگم که خیلی پسر عسلی دارید ماشالله ، خدا براتون حفظش کنه و اینکه من تند تند سر میزنم و مشتاقم که وبتونو آپ کنین بیان بخونم و لذت ببرم ،ببخشید انقدر حرف زدم ، سلامت و شاد باشید


مرسی الهه جون. لطف داری خانمی
مامان رانيا
27 خرداد 91 18:19
بوس بوس به دسته گلم هي لباسهاي خوشگل مي پوشي دل دخترها رو اب مي كني
مامان احسان
27 خرداد 91 18:36
ای جووووووووونم قربونش بره خاله خاطره جون تند تند آپ کن من دلم برای بردیا تنگ میشه آخه..
سرور مامان فراز
28 خرداد 91 8:21
اي خدا چقدر اين پسر خوشكل و خوش تيپ و آقا و ناز و ملوس ومظلوم و مهربون هست دويييييييييتت دارم برديا
خالـــــــــــه
28 خرداد 91 8:55
عسل خاله خيلي خوردني شدي ... اون عكسي كه حاضري و منتظر ماماني ديوونه كننده اس.. دوست دارم
fبهار(مامان آرشا)
28 خرداد 91 9:42
الهی من بمیرم خاله قوربونت برم چرا مریض شده بودی؟؟؟
خاطره جون من از اون کفش خوشکل های بردیا میخو.ام از کجا گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هر وقت میبینمش دلم ضععععععععف میره براش


مرسی بهار جون. کفش مشکی ها رو می گی؟ قابل آرشا جون رو نداره. از بهار خریده بودم.
مامان تبسم وترنم کوچولو
28 خرداد 91 10:28
سلام خاطره جون...امیدوارم حال خودت و ناز پسر خوشمل و خوردنیت خوب خوب باشه...از عوض من حتما روی ماهشو ببوس عزیزم...گلم از اونجایی که منم از خوانندگان پروپاقرص وبلاگ شما هستم هر روز حتما یه سر به وبتون میزنم...خدا گل پسرتونو براتون حفظ کنه نازم.
خانمی برام يه سوال پيش اومده اونم اينه كه من برا دخملاي نازم يه وبلاگ درست كردم آخه 2قلوان ولي هيچي توش ننوشتم ميخوام كمكم كنيد از كجا بايد برم تا درباره ي وبلاگم رو بنويسم؟
و اينكه ميخوام از ابتداي بارداريم كه تو يه دفتري نوشتم رو منتقل كنم به وبلاگم.ميخوام تاريخش مال تاريخ اون موقع رو نشون بده ولي نميدونم از كجا تنظيمش كنم ميشه كمكم كني مهربون...آخه مهارت شما ماشاللا خیلی زیاده؟؟؟؟؟؟؟




ممنونم خانمی... اول از همه بگم که امکانش نیست که وبلاگ و تنظیم کنی برای این که تاریخ گذشته رو داشته باشه. مطالب رو هر روزی که بزاری همون روز تاریخ و ساعت می خوره... در مورد وارد کردن مطالبت هم باید بری توی قسمت مدیریت وبلاگت و ارسال مطلب جدید. فکر نکنم سخت باشه. باز اگه سوالی داشتی خوشحال می شم بتونم کمک کنم
مامان رهام
28 خرداد 91 10:53
سلام خاطره جون..
مامان رهام
28 خرداد 91 10:53
عكس تو حمومش خيلي باحال بود
مامان رهام
28 خرداد 91 10:54
الهي خاله بميره چرا مريض شدي قربونت برم..........واااااي چقد تو اين عكس مظلوم افتاده
مامان رهام
28 خرداد 91 10:55
چه ژستايي گرفته فسقلي................به به چقد كفشات خوشگله خوش به حالت كه اينقد مامان خاطره با سليقست


مرسی عزیزم
الهام مامان فرنيا
28 خرداد 91 12:17
جيگرتورو من بشم خوشگل خاله.چقدر با اون شلوار پيشبنديت خوشگل و با كلاسي عزيزم.تلما هم واست بوس ميفرسته البته دور از چشم كيميا(بوس خواهرانستا)


آخی مرسی خاله جون. شما هم از طرف من تلما رو یه بوس برادرانه محکم بکنید لطفا
نیلوفر
28 خرداد 91 14:20
سلام وای که چقد این آقا بردیا خوشگل و خوشتیپه هزارماشالا آدم دلش میخواد یعنی بچلونتش بوسسسس
محبوبه
28 خرداد 91 15:12
واي ماماني تو محشري گلي گلي خوشجلي خدا تورو حفظ كنه عزيزم ديگه انشااله مريض نشي بببببببببببببببببببببببببببوس
دخترک
28 خرداد 91 18:36
سلاااااااام وای خاطره جون چقدر ژستاش با سلیقه ست. انقدر لباسای خوشگل و باکلاس میپوشه من دیگه اینجا غش کردما جیگرشو بخورم از الان مشخصه جنتلمنه
سپید مامان علی
28 خرداد 91 19:16
ماشاءاللل هزار ماشاءالله به این بردیای عسلی...خیلی ناز و جیگری....فدای کارهای بامزه ات فسقلی....خیلی ملوسی
پگاه مامان آروین وآرتین
28 خرداد 91 22:19
سلام .بابت پیام تسلیتت ممنون.من عاشق اون عکسیم که ازدردر اومده وبالباس راحتی خوابیده.ولی همش نازبودبوس واسه بردیا عسل ومامانش
سمیرا مامان آنیتا
28 خرداد 91 23:19
گل پسر ما چرا مریض بوده ؟ همه عکساش عالی بودن من عاشق تیپشم از همه قشنگتر هم سرهمی خوشگلش بود .. من خیلی دوست دارم سرهمی اما آنیتا اصلا نذاشت تنش کنم با تل هم خیلی جیگر شده بود ..
علی کوچولو
29 خرداد 91 12:29
سلام همه وبت رو با مامان وبابا دیدم چقد عسکات خوشملنننننننننن منم عکس گذاشتم بدو بیا اگه دوست داری من رو لینک کن من که میخوام لینکت کنم
مامی گل
29 خرداد 91 15:24
خییییلی باحال بود من عاشق عکسات شدم از همه بیشتر همه 4 و 6 و 8 و 11 و 21 و 22 خییییلی عسل شدی با تل پسملک قرتی
فرناز مامان ایلیا
30 خرداد 91 0:31
ماشالله به این گل پسر...همه ی عکسهاش ناز و خوردنی بود... خیلی دلم سوخت اونجا که مریض بود...عسیسم.... عاشق اون عکسشم که با هویجه هست... چه باحال لم میده تو استخرش... موتورش هم مبارکه دست خاله اش درد نکنه...
صدیقه
30 خرداد 91 1:43
ای جونم دلم تنگ شده بود .............
سمیه
30 خرداد 91 11:00
خیلی نازه پسرت
خدا براتون نگهش داره
فقط عزیزم موقعی که از بردیا جون عکس می اندازی اگه چراغارو روشن کنی یا پرده رو بزنی کناز بگراند بردیا جون هم روشن تر وواضح تر میشه و عکست اینقدر تاریک به نظر نمی اد
حیفه عکسهای به این نازی با این مشکل تیره بنظر بیان



ممنونم. مرسی از راهنمائیت عزیزم
صوفی مامان رادمهر
30 خرداد 91 12:31
جااااااااااان یکی از یکی خوشگل تر بود... قربون اون تل زدنت فشن کوچولو... هزار تا بووووووووووس برای خودت و این مامان هنرمندت
آرتين كوچولو و بابا هادي
3 تیر 91 12:44
عاشقه كفش مشكيتم بابا هادي گفتم پيدا كنه واسم همه عسكاتم خوشجله دوست جونم
مامان سيد كوچولو
8 تیر 91 15:26
جوووووووووونم. يكي از يكي خوشگل تر و خوردني تر
مامان بهار
18 تیر 91 11:17
تو همه جوره نفسی خاله کلا من تو نی نی وبلاگ از دو تا نی نی خوشم میاد یکیش تویی
مامان بهراد
14 مرداد 91 12:50
خاله جووون رای گیری شروع شداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا تورو خدا اگه می خواید رای بدید برید به این سایت http://www.koodakeman91.niniweblog.com/ به شماره ی ۵ بهراد من رای بدییییییییییید
علی
2 تیر 93 23:08
سلام اتفاقی اومدم اما دلم نیومد نظر ندم.عکساتون زیبا بود اما نه به زیبایی گل پسرتون .خدا ان شاء الله براتون ببخشه و نگهش داره.یا علی
خاطره مامان بردیا
پاسخ
ممنون علی جان
سینا
7 بهمن 93 13:58
سلام لااقل از خودتونم عکس میزاشتین.