سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 20 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

نظرات (38)

بهار
6 خرداد 91 23:46
نازی کوپولوی کوچولو!!!
راضیه مامان سینا
7 خرداد 91 2:13
وایییی عزیزمممم چقده ناز خوبیدی تو
بهار(مامان آرشا)
7 خرداد 91 9:09
وااااااااااااااااای خدا قربونش برم
خاطره من یکی از آرزوهامه یه بار آرشا همینجوری خودش خوابش ببره


اتفاقا من فکر می کردم آرشا هم خودش بخوابه.. به نظرم اینطوری می اومد.هههههه
فاطمه مامان امیرعلی
7 خرداد 91 9:48
آخییییی....عزیزم.من موندم چه جوری تو این حالت خوابش برده!!امیرعلی که یا شیر میخوره و خوابش میبره یا روی پام میخوابونمش... خیلی جالبه هااااا.
خالــــه
7 خرداد 91 10:02
قربون اون لباي خوشجلت عزيزم
سپید مامان علی
7 خرداد 91 10:19
قربونت برم ... از بس که شیطونی کرده اینجوری خوابش برده
فرناز مامی ایلی!
7 خرداد 91 12:34
وای خدا چه خوشگل خوابیده پسملمون... لالایی لالایی....
مامی گل
7 خرداد 91 12:52
وااای خدا نگاش کن چه راحت خوابیده قرررررربونت
شاپرک مامان مهدی
7 خرداد 91 16:17
اخی چقدر ناز خوابیده من که تو خواب ببینم مهدی اینطوری بخوابه واسه خودش


قربون این مهدی خان وروجک برم من
مريم مامان آريا
7 خرداد 91 18:02
نازي چه ناز خوابيده
ببخشيد تو ني ني سايت مطالبتون رو خوندم اومدم از جشن تولدتون ايده بگيرم ولي رمز نداشتم.
ميشه لطفا رمزو برام بذارين تو وبلاگ پسرم.

ممنون ميشم


رمز و برات گذاشتم خانمی
شیوا
7 خرداد 91 18:16
واییییییییی عزیزکم....مثل یه فرشته خوابیده.

میگما خوش به حالت خاطره...یعنی میشه یه روز هم رهام اینجوری بیهوش بشه؟


آخیییییییی. آره بزار انقدر خسته شه تا خودش بی هوش شه. البته من از اول بردیا رو عادت دادم که خودش بخوابه
بهار(مامان آرشا)
7 خرداد 91 22:56
وای خاطره جون آرشا تا قبل از اینکه بتونه حرکت کنه خودش میخوابید ولی همینکه به چهار دست و پا رفتن افتاد دیگه یه جا بند نشد که خوابش ببره هههه
سمیرا مامان آنیتا
8 خرداد 91 9:58
با دیدن عکسش کف کردم چقدر راحت خوابیده ... ما مکافات داریم با خوابوندن آنیتا
مريم مامان آريا
8 خرداد 91 11:32
ممنون عزيزم. هميشه شاد باشين
محبوبه
8 خرداد 91 12:53
الهي من فدات شم آقه اين چه طر ز خوابيدن پس اين ماماني كجاست پسر گل منو بر داره رو تختش بزاره


اتفاقا تا بغلش کردم ببرمش روی تختش کلی غر زد که چرا به من دست زدی.ههههههه
دخترک
8 خرداد 91 15:14
ای جووووووووونم من اونجا بودم انقد میبوسیدمش از خواب بیدار بشه
سمیه
8 خرداد 91 15:16
سلام مامانی
از طرف من گل پسرتو یه ماچ آبدار کن
واقعا ازت ممنونم .......... بخاطر پاسخ دادن به تمامیه سوالاتی که به ایمیلتون فرستادم


خواهش می کنم عزیزمممممم
مامان محمدحسن کوچولو
8 خرداد 91 15:52
چقد خوش خوابه این پسر کاش نی نی ما هم اینجوری بود
پگاه مامان آروین وآرتین
8 خرداد 91 18:49
آفرین بردیا جون که خودش میخوابه.من که باخواب دوتاشون مشکل دارم.بردیا گلی
آسمان
8 خرداد 91 21:43
خانوم 1000 ماشالله .. الهی دامادش کنی ... جرگرشو برم با اون لباسهای نازنازی
مامی نینی
9 خرداد 91 8:55
خاطره جان منتظر جوابتون هستم


براتوم میل دادم
مامان رهام
9 خرداد 91 10:42
اييييييييييييييييييييييييييييييييي جاااااااااااااااااااااااانم .......................من هر دفعه كه ميام تو نت بهت سر مي زنم برديا جون....................ولي مامانت اصلاً ما رو تحويل نگرفت..................اكشالي ندادره خب .................من تو رو دوست دارم خوشگلم


وای عزیزمممممم. ببخشید تو رو خدا... چشمممممممم میام
صوفی مامان رادمهر
9 خرداد 91 12:26
خوابای خوب ببینی شیرینی کوچولو... یعنی تا امروز من همچین صحنه ای رو برای رادمهر ندیدم وسط بازی خودش بخوابه؟ امکان نداره...
خاله نفس
9 خرداد 91 18:16
یعنی من الان چی میتونم بگم
خداروشکر که من اون لحظه اونجا نبودم
خاطره جون فک کنم دوباره وقتشه/باید از طرف من فشارش بدیو یه بوس گنده بکنیش/دیگه طاقت ندارم/آماده ای خاطره جون:
اوووووووووووووووووووووووووووووماچ


باشه عزیزمممممممممم. یه ماچ گنده از طرف خاله نفس
مامان باران
9 خرداد 91 18:44
آخي نازي كوچولو الهي خواباي خوب و شيرين ببيني نانا
مامان بهراد
9 خرداد 91 19:22
سلام وبلاگ زیبائی داری البته بهتره بگم فرشته ی کوچولوی زیبائی داری
خدا براتون نگهش داره
با اجازتون لینکتون کردم
انشا الله بتونیم در آینده دوستای خوبی برای هم باشیم



مرسی عزیزم. ممنون
مامان الناز
10 خرداد 91 0:55
سلام خانمی انشاله خدا حفظش کنه واستون من مامان النازم منم تازه وبم و راه انداختم خوشحالم میشم به منم سربزنید...: اگه دوست داشتید تا تبادل لینک کنیم
مامان الناز
10 خرداد 91 1:03
با اجازه لينكتون كردم هزار ماشاله خييييلي نازه انشاله خدا حفظش واستون
سمانه مامان کیمیا
10 خرداد 91 10:16
ای جونممممممممممممممممم چه خوشگل خوابده ... بلاخره پای بی جورابه این پسملی رو دیدم
مامان آريا
10 خرداد 91 11:02
الهي قربونت برم با اون خوابيدنت كه مثله فرشته ها مي موني
مامان آريا
10 خرداد 91 11:03
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است

جان من، جانان من، روح و روان من علی است

تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی

شکر لله حاصل عمر گران من علی است . . .

روز مرد و روز پدر و به باباي برديا جون و مرد كوچك بردياي عزيز تبريك مي گم


وای مرسی عزیزمممممممممممممم...ممنون
مامان رهام
10 خرداد 91 11:37
مرسي كه بهمون سر زدي خاطره جون


از این به بعد زود به زود میام
مامان امیر علی
10 خرداد 91 16:45
مامان بردیا آخرش به من رمز تولد گل پسرتو ندادیا.
بیا تو وبلاگم بده دیگه


گذاشتم برات
دخترک
10 خرداد 91 16:53
الهی فدای نفساش بشمممممممممممم دلم خواستش ببوسیدشششششششش
صوفی مامان رادمهر
11 خرداد 91 13:30
یادم نیست اینو برات گذاشتم یا نه اگه تکراریه بذار به حساب پیری بابای مهربونم از صاحب آسمان می خواهم، روزگار را به کامت شیرین تر کند و از خالق آسمان می خواهم تا موجودی بر صفحه ی روزگار باشد تو نیز باشی. روز پدر به بابای خوب بردیای گلم و مرد کوچولوی خونه تون مبارک
هدی مامان مبین
11 خرداد 91 16:27
خاله فدای خوابیدنت... من تو خواب میبینم مبین اینجوری بخوابه کلا ضد خوابه.... موهاتم فشن شده....
مامان رانيا
16 خرداد 91 9:28
چه خوشگل خوابيده
مهربون
18 خرداد 91 16:21
سلام برديا جان من هميشه بهت سر ميزنم نهايت ارزويم طول عمر شما در كنار ممان و بابايي مهربونه دوستت دارم