تاتی تاتی در آستانه 13 ماهگی
چند روز پیش وقتی 1 سال و 26 روز داشتی برای اولین بار شروع کردی به تاتی کردن.
انقدر اون لحظه برام قشنگ بود که مطمئناً تا آخر عمر توی ذهنم خواهد موند. مخصوصا این که بابایی هم خونه بود. انقدر از این کارت هر دو شوکه شدیم که تا چند لحظه نمی دونستیم چی بگیم یا چیکار کنیم. بعدش یهو من طبق معمول از خوشحالی جیغ و گریه و مثل کارهای جدید قبلیت بدو بدو دنبال تلفن که این خبر رو اعلام کنم. هر چند طبق معمول با بابایی یه چند دقیقه ای دنبال گوشی گشتیم تا پیداش کردیم!!!!!!!!!
گردن گرفتنت ، نشستنت ، چهار دست و پا رفتنت، ایستادنت و ... هر کار جدید که یاد گرفتی و انجام دادی واسم لذت بخشه. اما لذت هیچکدوم اندازه این یکی نبود. نمی دونم چطوری بگم؟ نمی دونی اون لحظه چه حسی داشتم!!! پسر کوچولوی من دیگه کم کم داره مستقل می شه. داره بزرگ می شه . داره مرد می شه.
قربون اون قدم های کوچولو و تاتی کردن کج و کوله ات برم . چقدر خودت ذوق داری واسه این کار. هر بار که می افتی اما دوباره با اشتیاق بلند می شی و ادامه می دی. انقدر ادامه می دی که دیگه اون پاهای ظریفت خسته می شه. یه مدت می شینی و خستگی در می کنی و شروعی دوباره
امروز از روزای قبل مسلط تر بودی. دیگه کم کم کل خونه رو طی می کنی . هر چند وسطاش چند بار می افتی . اما باز بلند می شی و ادامه می دی...
عشق من،13 ماهه شدنت، راه رفتنت ، بزرگ شدنت، مستقل شدنت مبارک.
قدم هات تا ابد استوار