سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 20 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

من و شیطونیام ...

1391/2/29 12:54
2,525 بازدید
اشتراک گذاری

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

از اونجایی که شرایط کاری بابایی طوریه که نمی شه همیشه صندلی ماشینم توی ماشین بمونه مامان صندلیم و می زاره توی خونه همین جلوی در باشه که هر وقت می خوایم بریم بیرون سریع من و بزاره توش و دبرو که رفتیم نیشخند و از اونجایی که من شدیداً به صندلی ماشینم علاقه دارم روزا می رم توش می شینم و TV  نگاه می کنم... آخه توش خیلی راحتم  مژه اونی هم که توی دست و دهنمه اسمش هویجه از خود راضی

 

 

اما گاهی اوقات هم که خسته باشم وخوابم بیاد در حال دیدن TV  همون جا خوابم می بره خنده

وقتایی که از مبل می رم بالا و می رم روی پشتی مبل و از اونجا هم دسترسی پیدا می کنم به اپن آشپزخونه و هر چی که روشه. البته یکی دوبار هم کل آب این دستگاه بخور و خالی کردم روی خودم آخ

این زانو بندا هم مامانی و بابایی برام خریدن تا زانوهام خشک نشه و زخم نشه بغلآخه مامانی همش دوست داره بادی تن من باشه ابرو

از وقتی هم که توی ایستادن حسابی مسلط شدم همش دوست دارم ایستاده tv ببینم. اونی هم که توی دست و دهنمه اسمش گلابیه خوشمزه

 گاهی اوقات هم دوست دارم همینطوری بی دلیل یه مدت زمان خیلی طولانی وسط خونه وایسم و هیچ کار دیگه ای هم نکنم متفکر

100 بار بابایی به مامانی گفته وقتی می خوایم بریم بیرون واسه من اسباب بازی برداره که من توی ماشین حوصله ام سر نره. اما مامانی همش یادش میره قهر اما من خودم بلدم که چطوری باید خودم و سرگرم کنم از خود راضی

تازگیا کشف کردم که وقتی می رم روی تخت مامانی و بابایی قدم بلند می شه و می تونم خودم و توی آینه میز توالت ببینم... وای خیلی دوست دارم. یه عالمه از خودم خوشم میاد مژهچشمکهورا

اینطوری وایسم بهتر معلوم می شم لبخند

اینجا هم دارم تمرین نوازندگی می کنم. آخه هزینه dj  خیلی بالاس. می خوام تولد 2 سالگیم و خودم حسابی گرم کنم. 

از این اسباب بازیه اصلا خوشم نمیاد. همش دنبال من راه می افته و شعر می خونه کلافه

اه برو کنار دیگه... چی می خوای از جونم؟! نگران

می گم پیش مامانی خوابیدن بعد از ناهار زیر باد کولر چه کیفی داره ها چشمک

بعضی وقتا هم توی خونه با بابایی ماشین بازی می کنیم. آخه من هنوز بلد نیستم خوب رانندگی کنم.واسه همین بابایی با ریموت ماشین و هدایت می کنه لبخند

اینجا هم سبد سواری توی فروشگاه شهرونده... البته بگم که مامانی یه عالمه بسته های کرم کارامل و کرم شکلات برداشته بود که وقتی اومدیم خونه هیچکدوم نبود. چون من همه رو دونه دونه پرت کرده بودم پائین قهقهه

اینجا هم رفته بودیم مهمونی که من بد از یه عالمه شیطونی بی هوش شدم 

آخه وقتی کامیون من و می زارین این گوشه من چطوری باهاش بازی کنم؟ هان ؟! منتظر حالا بزار شاید از این گوشه رد شدم !!! متفکر

اینم یه مدل دیگه از خوابیدن که مامانی عاشقشه قلب

بسه دیگه چقدر عکس می گیری؟! خسته ام کردی!!!! کلافه

 فعلا تموم شد البته عکسا... شیطونیای من که همچنان ادامه دارد... نیشخند

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

بهار (مامان آرشا)
29 اردیبهشت 91 16:41
قوربونت برم که انقدر ماهی اونجا که تو صندلی ماشینش خوابش برده مثل پیرمردها خوابیده ههههه واااااااااای بوس یه عالمه
ثمین
30 اردیبهشت 91 0:26
سلام! یکی از کاربران ژرورنال دنیای نفیس سوالی داشتن که قرار شد به اشتراک بزاریم. اینکه: چه لباسهايي براي سيسموني بخريم؟؟؟ خوشحال میشم شما هم نظرتون رو برامون بگید تا مامانای جدید استفاده کنن! منتظرتون هستیم
هدی مامان مبین
30 اردیبهشت 91 2:35
چه پسری چه چیزی من عاشق ایستادنت شدم...عاشق اون قیافه ی شیطونت که داری دیوار راست رو میری بالا...عاشق خواب پیرمردیت///عاشق بسه دیکه عکس نگیر شدم...میبوسمت...راستی خوشملم چقدر ناز میخندی وقتی خودتو تو اینه اتاق مامانت میبینی....هزار ماشالا میبوسمت
روح انگیز مامان سیاوش
30 اردیبهشت 91 8:36
سلام خاطره جون خوبی عزیزم الهی قربونت بشم که عکسهات یکی از یکی قشنگترن خاله جون ...یه عالمه بوس از طرف خاله روح انگیز و سیاوش برا بردیای نازم ...نظر خدای مهربون همیشه پشت و پناهت عزیزم...
خالــــه
30 اردیبهشت 91 9:33
يكي از يكي قشنگ تر و شيرين تر .. عاشق اون عكسي هستم كه روي تخت ايستاده و داره خودش و توي آينه مي بينه و ميخنده ...هميشه بخندي گل پسر
سمیرا مامان آنیتا
30 اردیبهشت 91 10:09
ای جونم با این شیطونیات
موهاتو قربون فشن خاله
خاطره ما یه زانوبند واسه آنیتا خریدیم هی جا میندازه .. من میترسم فشار بیاد بهش .. مال تو هم همینطوره یا نه ؟ از کجا خریدی ؟



مرسی سمیراجان... از بهار گرفتم. 5500 تومان. یه مدل دیگه هم بعضی جاها داشتن 3 تومان بود. این جا نمی ندازه و کشش اذیت نمی کنه.اما بردیا خوشش نمیاد.
صوفی مامان رادمهر
30 اردیبهشت 91 12:40
دست مامان با سلیقه ات درد نکنه که می شینه این همه با احساس و حوصله برات خط به خط می نویسه... عکسات یکی از اون یکی خوشگل تره شیطونک کوچولو... آفرین که گذاشتی مامان جون زانوبند برات ببنده...رادمهر محاله بذاره ...
سپید مامان علی
30 اردیبهشت 91 13:29
بردیا جونی روز به روز شیطون تر میشود (دینگ دینگ) عاشق همه عکساتم آخه تو همشون ماه افتادی از تو آینه دیدن خودت تا نوازندگی و تو صندلی ماشین خوابت برده و شیطونیت تو آشپزخونه...عاشقتممممم
صدف
30 اردیبهشت 91 14:55
وای چقدر عکس کیف کردم ، وای چه پسر خوشملی ، وای چه لباسای خوشملی ، وای چه خنده خوشملی ، وای چه خواب با آرامشی ، وای وای وای
پري
30 اردیبهشت 91 15:59
سلام ماماني عكساخيلي خوشگل بودن دست شما درد نكنه
پري
30 اردیبهشت 91 16:11
عزيزمي هزار ماشاالله به اين گل پسري دست ماماني گل درد نكنه بابت اين عكساي ناز مرسي
مامان آروین وآرتین
31 اردیبهشت 91 0:34
شیطونیتا دوست دارم آفرین بردیا آتیش بسوزون.اینجوری دلبرتری
مامان احسان
31 اردیبهشت 91 1:42
ای جوووووووووووووووونم عاشششقتم عزیزم.. تو یدونه ای بردیا..
مامان هستی
31 اردیبهشت 91 11:26
وااااااااااااای خیلی باحال بودن من که عاششششقششم
نیلوفر
31 اردیبهشت 91 12:09
سلام یعنی قربون این شاپسر بشم من بوس بوسی
آوا مامان رادين
31 اردیبهشت 91 15:04
الهي نازي من عاشق اين پسر ناز شما شدم. خدا حفظش كنه. چون خيلي دوستش دارم با اجازه لينك ميكنم. اگه دوست داشتين شما هم پسري منو ببينين شايد با هم دوست بشن.
مونایی
31 اردیبهشت 91 20:14
عزیز دلم . خیلی با نمکی شما خاله جون .
دخترک
31 اردیبهشت 91 20:59
سلام واااای یکی منو بگیره آخه خاطره جون قربونت برم نمیگی من با اون لباس زنبوریش ببینمش کارش تمومه؟ من الان باید بخورمشیعنی به شدت دلم خواستتش الانم دلم آب شده واسش آی بردیای فوق العاده دوست داشتنی و شیطون من آخرش یه روز می چلونمتتتتتتتتت مامانش بادی نپوش تنش من روناشو میخورما و ایضا یه عالمه قلب دیگه
مامان قند عسل
1 خرداد 91 0:06
خیلی ماهه
فهيمه و صدرا
1 خرداد 91 10:00
واي كه چقد شيريني عزيزم
حسنا مامان ايليا
1 خرداد 91 10:37
سلام ماشالله به پسر ناز وشيطونت انشالله صد سال با شادي كنار هم باشيد
فرناز مامان ایلیا
1 خرداد 91 22:17
خیلی جیگری پسر به این جیگری هیچکی ندیده ماشالله....بووووس....
ایلیا هم از این عروسکه گوسفندشو داره میترسه ازش...ههههه


مرسی فرناز جون
محبوبه
2 خرداد 91 14:51
با نظر دخترك موافقم آخه تو چقدر نانازي گل پسر ميخوام درسته بخورمت
شاپرک مامان مهدی
2 خرداد 91 17:16
وای چقدر قشمگ وای میستی تلویزیون می بینی مواضب خودت باش خیلی وروجک شدی ها
مامی گل
3 خرداد 91 10:57
خیلی باحال بود دلم میخواد بچلونمت وقتی تو اینه اونطوری میخندی دوستت دارم یه عالمه
زیبا
3 خرداد 91 19:52
ای جونم با این شیطونیات
مامان امیر علی
10 خرداد 91 16:53
عالی بودن عکسا.
دوست
15 خرداد 91 8:03
http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1138.php

اینو دیدن ؟


بله
کوچولو خانم
16 خرداد 91 11:35
سلام عسیسم وی جالبی داری؟ با تبادل لینک اگه موافقس به وب جدید منم سر بزن