من و شیطونیام ...
از اونجایی که شرایط کاری بابایی طوریه که نمی شه همیشه صندلی ماشینم توی ماشین بمونه مامان صندلیم و می زاره توی خونه همین جلوی در باشه که هر وقت می خوایم بریم بیرون سریع من و بزاره توش و دبرو که رفتیم و از اونجایی که من شدیداً به صندلی ماشینم علاقه دارم روزا می رم توش می شینم و TV نگاه می کنم... آخه توش خیلی راحتم اونی هم که توی دست و دهنمه اسمش هویجه
اما گاهی اوقات هم که خسته باشم وخوابم بیاد در حال دیدن TV همون جا خوابم می بره
وقتایی که از مبل می رم بالا و می رم روی پشتی مبل و از اونجا هم دسترسی پیدا می کنم به اپن آشپزخونه و هر چی که روشه. البته یکی دوبار هم کل آب این دستگاه بخور و خالی کردم روی خودم
این زانو بندا هم مامانی و بابایی برام خریدن تا زانوهام خشک نشه و زخم نشه آخه مامانی همش دوست داره بادی تن من باشه
از وقتی هم که توی ایستادن حسابی مسلط شدم همش دوست دارم ایستاده tv ببینم. اونی هم که توی دست و دهنمه اسمش گلابیه
گاهی اوقات هم دوست دارم همینطوری بی دلیل یه مدت زمان خیلی طولانی وسط خونه وایسم و هیچ کار دیگه ای هم نکنم
100 بار بابایی به مامانی گفته وقتی می خوایم بریم بیرون واسه من اسباب بازی برداره که من توی ماشین حوصله ام سر نره. اما مامانی همش یادش میره اما من خودم بلدم که چطوری باید خودم و سرگرم کنم
تازگیا کشف کردم که وقتی می رم روی تخت مامانی و بابایی قدم بلند می شه و می تونم خودم و توی آینه میز توالت ببینم... وای خیلی دوست دارم. یه عالمه از خودم خوشم میاد
اینطوری وایسم بهتر معلوم می شم
اینجا هم دارم تمرین نوازندگی می کنم. آخه هزینه dj خیلی بالاس. می خوام تولد 2 سالگیم و خودم حسابی گرم کنم.
از این اسباب بازیه اصلا خوشم نمیاد. همش دنبال من راه می افته و شعر می خونه
اه برو کنار دیگه... چی می خوای از جونم؟!
می گم پیش مامانی خوابیدن بعد از ناهار زیر باد کولر چه کیفی داره ها
بعضی وقتا هم توی خونه با بابایی ماشین بازی می کنیم. آخه من هنوز بلد نیستم خوب رانندگی کنم.واسه همین بابایی با ریموت ماشین و هدایت می کنه
اینجا هم سبد سواری توی فروشگاه شهرونده... البته بگم که مامانی یه عالمه بسته های کرم کارامل و کرم شکلات برداشته بود که وقتی اومدیم خونه هیچکدوم نبود. چون من همه رو دونه دونه پرت کرده بودم پائین
اینجا هم رفته بودیم مهمونی که من بد از یه عالمه شیطونی بی هوش شدم
آخه وقتی کامیون من و می زارین این گوشه من چطوری باهاش بازی کنم؟ هان ؟! حالا بزار شاید از این گوشه رد شدم !!!
اینم یه مدل دیگه از خوابیدن که مامانی عاشقشه
بسه دیگه چقدر عکس می گیری؟! خسته ام کردی!!!!
فعلا تموم شد البته عکسا... شیطونیای من که همچنان ادامه دارد...