نی نی کوچولو و دوستای کوچولوش (2)
و اینک داستان کیمیا و بردیا :
اینجا همه نگاه ها به دوربینه اما نگاه بردیا به کیمیاس که برسش و برداشته و چشمش دنبال اون برسه
اینجا هم داره از روی طاها رد می شه بره سراغ برسش
بردیا : زود باش برسم و بده
کیمیا : نمی دم برو اونور. واسه خودمه
بردیا: برسم و بده. الان به مامانم می گم. مامانننننننننننننننننننننننننننننننننننن
کیمیا: حالا دیگه مامانت و صدا می کنی ؟ آره؟ الان تک تک موهات و می کنم که دیگه برس به دردت نخوره
کیمیا و بردیا به حالت قهر
کیمیا: ایلیا جون بیا بغلم اصلا بردیا رو ولش کن
بردیا: حالا که اینطوریه منم برس تو رو بر می دارم
کیمیا: آخی نازی . هنوز ناراحتی؟ موهات درد می کنه کندم؟ به جاش پستونک من و بخور.ببین من چه مهربونم .
کیمیا: ای بابا بسه دیگه چقدر از ما عکس می گیرید؟!!! سوژه دیگه ای ندارید؟!
ادامه دارد ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی