سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 30 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

نی نی کوچولو و دوستای کوچولوش (1)

1390/12/14 18:23
12,069 بازدید
اشتراک گذاری

دو روز پیش یعنی جمعه 12 اسفند ماه خونه یکی از دوستای گلم دعوت بودیم و قرار بود با یه سری دیگه از دوستان و نی نی های کوچولوشون همه اونجا دور هم جمع بشیم.

خیلی مهمونی عالی و خوبی بود. این وروجک ها با همدیگه واقعا دیدنی بودند. بعضی هاشون اولش از دیدن نی نی های دیگه غریبی کردند بعضی هاشون هم مثل آقا بردیا از همون اول شروع کرد به شيطونی و تا گذاشتمش زمین یه راست رفت توی آشپزخونه و همونجا نشست ( آخه پسرم علاقه شدید به محیط آشپزخونه و ظرف و ظروف و ... داره و هم این که می دونه اونجا محل خوراکی هاس )

بازی کردنشون با همدیگه بانمک و خنده دار بود. نی نی های پستونکی با این که خودشون پستونک توی دهنشون بود باز دنبال پستونک اون یکی بودند. هر کس اسباب بازی دست خودش و می نداخت و دنبال اسباب بازی اون یکی بود. گاهی هم موهای همدیگه رو می کندند. خلاصه واقعا کاراشون دیدنی بود.

اینم عکسا و معرفی نی نی کوچولوها :

نی نی کیمیا و مامان سمانه که میزبان خوب ما بودند.

 تپلی ترین نی نی ـ رقاص ـ  بازی مورد علاقه کشیدن موهای نی نی های دیگه ـ شدید تو دل برو قلب

نی نی ایلیا که همراه با مامان فرناز اومده بود.

شیطون ـ اهل پستونک ـ مثل بردیا بی دندون ـ  خوش تیپ ـ چلوندنی و خوردنی خوشمزه 

 نی نی طاها که همراه با مامان بهار اومده بود.

تپلی ـ اولش اندکی جدی ـ حسابی مامانی ـ چشمای خوشرنگ و سفید ترین نی نی

( عاشق اون چین های دستشم ) ماچ

نی نی سید مهدی که همراه با مامان سمیه اومده بود.

آروم و آقا ـ خوش تیپ ـ بی سر و صدا ـ اهل پستونک ـ رنگ زرد هم که خیلی بهش میومد ماچ

 

نی نی فراز که همراه با مامان سرور اومده بود.

آروم ترین نی نی ـ چشمای خمار خوشگل و از اول خوابالو بود. بازی مورد علاقه کشیدن پستونک نی نی های دیگه در حالی که خودش پستونکی نیست بغل

نی نی الینا که همراه با مامان زهره اومده بود.

کوچولوترین نی نی ـ ظریف و باربی ـ خوش تیپ و خیلی ناز و ملوس ماچ

 نی نی امیرعلی که همراه با مامان سمیه اومده بود.

طبق نظرسنجی انجام شده شیطون ترین نی نی ـ خوش لباس ـ موهای مشکلی خوشگل قلب

 

نی نی ژینو که همراه با مامان رها اومده بود.

آروم و صبور ـ مظلوم ـ ظریف و خوشگل قلب 

اما متاسفانه چون دیر اومدن و زود رفتن عکس خوبی ازشون ندارم ناراحت

نی نی یونا که همراه با مامان نگین اومده بود.

از همه نی نی ها بزرگتر بود. شیطون بلا و وروجک ـ اما خوشگل و آتیشپاره ماچ 

که متاسفانه از یونا جون هم عکس خوبی ندارم نگران

و در انتها نی نی بردیا که با مامان خاطره رفته بود نیشخند

 

اینم عکس کیک خوشمزه

ادامه دارد ...  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان سید کوچولو
14 اسفند 90 19:14
اخیش...چقدر مزه داد خوندن و دیدن مطلبت. خستگی ام در رفت. چند وقت بود وقت نکرده بودم سر بزنمم همه پست های نخونده رو با اشتیاق خوندم. مرسی
مامان ریحانا
15 اسفند 90 1:30
سلام
همیشه به مهمونی دوستی هاتون مستدام
منم عاشق این دید و بازدید وبلاگی ام
ایشالا نی نی هاتون هم مثه شما مامانا دوستی هاشون برقرار باشه



ممنون
savina
15 اسفند 90 2:03
سلام خاطره جون
مرسی عزیزم بابت نظرات پر محبتت.
پس ما چی ؟ من و ساوینا رو چرا دعوت نکردی؟
تنها تنها میرین مهمونی؟


سلام خانمی. عزیزم میزبان من باشم خیلی خیلی هم خوشحال می شم با ساوینای گلم تشریف بیاری.
سحرناز
15 اسفند 90 8:03
سلام - واي كه چقدر عكسها خوشگلند حسوديم شد اون جا نبودم دستت درد نكنه خاطره همچين گزارش لحظه به لحظه دادي
محبوبه
15 اسفند 90 8:14
برديا نانازي چه دوستاي خوشجلي داري انشاا... هميشه دوستاي خوبي براي هم باشين چه تو شاديها و چه در غمها انشا ا... تا پيري آفرين به اين ماماناي خوش ذوق كه اينقدر براي شماها وقت و زمان ميزارن برديا بوسسسسسسسسسسسس
بهار، مامان طاها
15 اسفند 90 9:03
خاله خاطره جون، مرسی از بابت عکسها
هووووورررررررررررااا خیلی خوش گذشت خونه خاله سمانه
بازم قرار بذاریم دیگه .. خوشمان اومد



بهار می دونی که منم مثل خودت پایه قرار هستم همیشه.ههههههههه
سمانه مامان کیمیا
15 اسفند 90 9:43
جونمممممممممممممممممممممم ادامه اش رو زودتر بزار.....قربون این بردیا که خوش اخلاق تر از همه خودش بود



زودی می زارم سمانه. مرسی گلم
سمیرا مامان آنیتا
15 اسفند 90 9:47
سلام به بردیای عزیزم و مامان خاطره ی بی نظیرش
بردیا چقدر دوست پیدا کردی عزیزم .. خوش به حالت



سمیرا جون جای تو و آنیتا خوشگله حسابی خالی بود. انشاء اله دفعه بعد بتونی بیای حتما
آذر
15 اسفند 90 11:00
همه بچه ها خوشگل بودن ولي ولي ولي برديا جون با اون لپاي خوشجلو قرمزش و با اون لباساي آبي و شلوار ليش از همه خوشتيپ تر بود
خيلي خوردني هستي برديا


مرسی آذر جون
مامان رهام
15 اسفند 90 11:57
عزيزم پستت خيلي زيبا بود و از همه زيباتر برديا بود اينو جدي ميگم


ممنون عزیزم
مامي گل
15 اسفند 90 12:17
واااي وااااي چقدر مهموني باحالي بوده خدا رو شكر كه بهتون خوش گذشته تك تكشون خوردني شدن بوووووووس


گلی جای تو و باران خیلی خالی بود
فاطمه 67
15 اسفند 90 12:42
الهی قربونت برم با اون نگاه شیطنتیت و لپای قشنگت..................
خیلی جیگریییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
اللهم صل علی محمد و آل محمد (ص)


مرسی فاطمه جونم
صوفی مامان رادمهر
15 اسفند 90 13:41
جاااااانم... چه با حال... قربون همه شون یه جا... یکی از یکی جیگرتر... خدا حفظشون کنه
هانا
15 اسفند 90 16:17
بین خودمون باشه ها ولی این پسر تو از همشون خوشگل تره
این عکسی که گذاشتی دلم و برد اگه اونجا بودم یه گاز حساااااااااااااابی ازش می گرفتم


ممنون گلم. لطف داری
مامان احسان
16 اسفند 90 16:54
ای جانم منم با هانا موافقم بردیا از همه ناناز تر و خوشمل تره.. خاطره جون تو که احوالی از ما نمی پرسی ولی ما به عشق بردیا تند تند میایم پیشتون
مامان رانیا
17 اسفند 90 19:17
همه نی نی ها خوردنی اند و چلوندنی
مریم مامان بهراد و آراد
20 اسفند 90 18:05
وااااااااااای چه نینی های نازی قربون همشون که یکی از یکی ناز ترن بردیا هم که می درخشه بوس برای بردیا کوچولو
مامان قند عسل
28 فروردین 91 1:56
چقدر خوبه .کاش پسر منم اینهمه دوست داشت . کاش اصفهان بودین .