اسباب کشی
دو هفته پیش مامان و بابای بنده اسباب کشی داشتند و ما هم همراه با آقا بردیا رفته بودیم کمک
بردیا هم از فرصت پیش اومده نهایت استفاده رو کرد و هی با روروئکش از این سر به اون سر واسه خودش می رفت و می اومد وسط اون همه اسباب می خوابید. غلت می زد. سینه خیز می رفت. خلاصه خیالش راحت بود کسی نیست هی بهش بگه: بردیا نکن بردیا روی ریش های فرش نرو بردیا از زیر مبل بیا بیرون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی