بردیا و بالشتش
چند باری بود بابایی بهم می گفت که بردیا هر جا می ره بالشتش هم با خودش می بره تا دوباره بزاره زیر سرش.. اما هر دفعه من مشغول کاری بودم و این صحنه رو از دست داده بودم. خلاصه این که نشده بود که این کارت و ببینم... دیروز نشسته بودم و داشتم مجله می خوندم شما هم واسه خودت مشغول بودی که دیدم بلههههههههههههه . بابایی راست می گه آقا بردیا وقتی از این ور به اون ور می ره بالشتش هم می بره و دوباره وقتی می خواد بخوابه می زاره زیر سرش
امروز چند بار این کار و تکرار کردی و خدا رو شکر من دستم خالی بود و تونستم از این لحظه های ناب عکس بگیرم.. خیلی باحال بود . کلی از این کارت ذوق کردم. هر بار هم کلی چلوندمت. تو هم مثل همیشه از این چلوندنا صدات در نمی اومد و فقط می خندیدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی