واکسن 4 ماهگی
واکسن ٤ ماهگیت هم زدیم و خیال مامانی راحت شد... از چند روز قبلش همش استرس و دلهره داشتم . اخه واسه واکسن ٢ ماهگیت خیلی اذیت شدی... خیلی درد داشتی و خیلی گریه کردی...
اما ایندفعه خدا رو شکر اصلا مثل بار قبل نبودی... فقط همون لحظه که واکسن زدی چند ثانیه گریه کردی و زود آروم شدی.... منم از ترسم بعد از واکسن رفتم خونه مامان محبوبه که اگه مثل اون دفعه شد دست تنها نباشم... اما خوب خدا رو شکر به خیر گذشت.. فقط یکی دو روز خیلی بد اخلاق بودی...
واسه واکسن ٢ ماهگیت رفته بودیم مرکز بهداشت اما ایندفعه رفتیم پیش دکترت.. فکر کنم دستش خوب بوده. دیگه همیشه می ریم پیش خودش
اینم چند تا عکس قبل از واکسن زدن
طبق معمول در حال خوردن دست
خوشحال و بی خبر از همه جا
توی بیمارستان قبل از این که نوبتمون بشه.
حسابی خوابت میومد و بابایی به زور بیدار نگه می داشتت
بعد از واکسن خونه مامان محبوبه همچنان خوشحال