اولین چهارشنبه سوری
دیشب خاله عاطفه و عمو حسین اومدن دنبالمون که آقا بردیا توی اولین چهارشنبه سوریش بره بیرون ترقه بازی اما بردیا زیاد خوشش نیومد. یعنی انقدر صداهای بیرون وحشتناک و ترسناک بود که ما خودمون هم ترسیده بودیم به قول عمو حسین انگار رفته بودیم میدون جنگ. توی میدون های نارمک ( مخصوصا میدون 44) واقعا انگار جنگ بود. همه جا پر بود از دود و صداهایی مثل بمب و ... این بود که رفتیم یه جای خلوت و یه بچه آتیش پیدا کردیم و از روش پریدیم و عمو حسین یه کم ترقه زد بعدشم رفتیم شام خوردیم و برگشتیم.
اینم آقا بردیا که به زور تونستیم کنار بچه آتیش یه عکس مخصوص چهارشنبه سوری ازش بندازیم.
توی رستوران ( تازه از خواب بیدار شده بود )
بعد از سرحال شدن با همه دوست شده بود
پس از بازگشت از مراسم ترسناک چهارشنبه سوری ... ساعت نزدیک 12 شب بردیا در حال بازی
اینم شیوه جدید tv دیدنش