من و کارام ( 12)
توی محل کار مامان که حسابی شلوغ کردم و آتیش سوزوندم
عاشق رو زمین خوابیدنم. طوری که همیشه به مامان و بابا اصرار می کنم روی تختم نخوابم و روی زمین برام رختخواب بندازن
عاشق میوه ام .مخصوصا خیار و توت فرنگی
از اونجایی که توی مهد کودک یکی دو تا از دوستام عینک می زنن انقدر گیر دادم منم عینک می خوام که بابا مجبور شد یه عینک برام بخره . البته با نظر و تایید چشم پزشک . کلی مامان و بابا رو توی خرج انداختم. خیلی عینکم و دوست دارم و اکثر مواقع می زنم.
اینم یه عکس دیگه با عینک
توی حمام در حال آب بازی
خونه داییم بعد از کلی شیطنت
طبق معمول ذر حال بازی با گوشی موبایل
این عکس مال همین چند روز پیشه که بد جور گیر داده بودم من کوچولو هستم و پستونک می خوام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی