شیطنت های من توی بیستمین ماه زندگیم (1)

خوب می خوام از شیطونی هام بگم که بعضی وقتا مامانی رو حسابی دیوونه می کنه. خیلی آتیش پاره شدم. یه کارایی می کنم که بیا و ببین.

اول از همه این که مامانی برام یه سری فلش کارت و سی دی آموزشی خریده تا به خیال خودش من کلمات رو یاد بگیرم. اما من که اصلا خوشم نمیاد ازشون... همش پای pmc هستم و دلم می خواد فقط موزیک ببینم. اگه مامانی با کارت ها بیاد سراغم که اصلا محل نمی دم می رم توی اتاقم و در و می بندم . اگه هم cd رو برام بزاره نگاه نمی کنم. 

اینجا داشتم موزیک می دیدم و تاب بازی می کردم که مامانی با خودش فکر کرده بود اگه الان برام cd رو بزاره منم می شینم و نگاه می کنم. اما شدیدا اشتباه کرده بود. منم پشتم و کردم. با انگشتام گوشامو گرفته بودم و سرم و تکون می دادم یعنی نه!!!!! مامانی هم داشت شاخ درمیاورد که من این کار و چطوری و از کجا یاد گرفتم 

البته بگم که بعضی وقتا قسمت میوه ها و حیوانات رو یواشکی و زیرچشمی نگاه می کنم. 

عاشق کلیدهای برق هستم. دوست دارم شبانه روز این کلیدها رو خاموش روشن کنم. خیلی مزه می ده. هر چقدر هم مامان و بابا بگن من که به حرفشون گوش نمی دم و باز می رم سراغ کار خودم 

از صندلی میز ناهار خوری می رم بالا و بعدش میرم روی میز می شینم و شروع می کنم به بهم زدن هر چی که روی میز باشه. اگه از چیزی خوشم نیاد هم پرتش می کنم پائین . شکستنی و غیر شکستنی هم فرقی نمی کنه برام 

گاهی هم وقتی که می خوام بیام پائین مسیر و گم می کنم و به جای این که بیام روی صندلی و از اونجا بیام پائین از یه قسمت دیگه میام و وسط راه می مونم. اون وقته که باید مامانی رو صدا کنم تا به دادم برسه . 

ای وای مامانی خواهش می کنم دوربین و بزار کنار دارم می افتم. بیا زودتر نجاتم بده. دیگه نمی تونم میز و نگه دارم 

تا همین چند وقت پیش روی صندلی میز توالت مامان می ایستادم و با عطر و ادکلن ها بازی می کردم. هر چقدر هم مامانی صندلی رو می برد عقب یا گوشه اتاق می ذاشت اما خودم هلش می دادم و دوباره میاوردمش و می رفتم روش 

اما الان دیگه این مدلی راضی نیستم و حتما باید برم روی میز توالت بشینم. گاهی همون لب می شینم و اگه مامان نرسیده بوده امکان سقوط آزادم زیاد بوده 

 بعضی وقتا هم این مدلی می شینم و در ضمن تازگیا دلم می خواد همه چی برت کنم پائین 

اینم یه عکس هنری خوشجل 

تا مامانی می شینه پای tv من سریع کنترل و برمی دارم و هی کانال عوض می کنم. کنترل هم باید فقط دست خودم باشه. باید روی کانال ها نظارت داشته باشم حتما 

و دو تا عکس از لالا کردنم که مامانی خیلی دوست داره