من 10 ماهه شدم
اینجانب بردیا خان، پسمل خوش اخلاق و شیطون مامان و بابام 10 ماهه شدم. یعنی امروز اولین روز از یازدهمین ماه زندگیمه. فکر کنم 10 ماه خیلی بزرگ باشه. آخه مامانی همش عسکای کوشولوییمو نشونم می ده و می گه ببین چگده بودی! ببین چگده بزرگ شدی! ببین چگله خوجل شدی!
وزنم : 10 کیلو گرم
قدم : 76 سانتی متر
شیطونی های این ماهم:
دستام و به همه جا و همه چی می گیرم و بلند میشم. اصلا مهم نیست چی باشه. مهم اینه که من یه چیزی گیرم بیاد واسه این کار. بعضی وقتا چیزایی که دستم و بهشون می گیرم محکم نیستند واسه همین سقوط می کنم و به شدت دردم میاد. گاهی که دردم خیلی زیاد باشه می زنم زیر گریه. اما بعضی وقتا هم که مامانی و بابایی دارن نگام می کنند کلاس می زارم و به روی خودم نمیارم اما چند دقیقه بعدش یه چیز دیگه رو بهونه می کنم و گریه زاری راه می ندازم.
می تونم با کمک مبل و میز و دیوار و ... چند قدم کوشولو بردارم.
اصلا توی تختم بند نمی شم و تا من و می زارن توی تخت از نرده هاش می گیرم و بلند می شم و تا شکم خودم و آوریزون می کنم بیرون. واسه همین مامانم همش نگرانه و به قول خودش دنبال یه راه حل اساسی واسه این قضیه اس.
همچنان شکمو هستم و به هیچی رحم نمی کنم. هر چی گیرم بیاد می خورم. گاهی وقتا مامانی و بابایی از ترس من یواشکی یه چیری رو می خورن. به ماکارونی و ماست شدیدا علاقه مندم
توی حمام اصلا دلم نمی خواد توی وان بشینم. همش میام بیرون و دوست دارم کف حمام بشینم و با کف های صابون و شامپو بازی کنم و بخورمشون
آهنگ حنا ( اندی ) کمکم داره جای آهنگ ملودی ( آرش ) رو می گیره
یواش یواش داره از کارتون های گشنگ خوشم میاد.
تا مامانی لباسام و در میاره سریع فرار می کنم و نمی زارم دیگه لباس تنم کنه. دوست دارم همش لخت باشم و روی سنگای سرد خونه دراز بکشم
یاد گرفتم بای بای کنم البته با مدل خودم (به جای افقی دوست دارم عمودی بای بای کنم)
همچنان بی دندونم و مامانی تصمیم گرفته یه دست دندون مصنوعی خوشگل برام سفارش بده.