سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

برف در آستانه بهار

1391/12/25 18:17
1,680 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز صبح تازه از خواب بیدار شده بودیم که بابایی از بیرون زنگ زد و گفت داره برف میاد سوال منم متعجب زودی خودم و به پنجره رسوندم سوالکه دیدم بلهههههههه لبخند معلوم بود چند ساعتی هم هست که شروع شده چون خیلی روی زمین نشسته بود . تو هم انگار تعجب کرده بودی دائم می اومدی پشت پنجره بالکن آشپزخونه و سرت و می گرفتی بالا و برفا رو نگاه می کردی. 

بعد از ظهر که بابایی قرار بود بیاد دنبالمون تا بریم بیرون گفت زودتر میام تا بردیا رو هم ببریم یه کم برف ببینه. ما هم برف بازی کنیم نیشخند

توی مسیر هم یه جایی توی خیابون یه آدم برفی درست کرده بودند که حیف می شد اگه در کنارش عکسی نمی گرفتیم از خود راضی

عکسا رو توی ادامه مطلب می تونید ببینید چشمک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مهسا(مامان هستی)
18 اسفند 91 19:49
واااااااااااااااااای چه برفی اومده خوش به حالتوووووووووون قربون این پسر خوش تیپ
محبوبه
19 اسفند 91 7:13
واي كه اين گل پسرما چقده خوشتيپه دومين ساله كه برف زيبا و قشنگ زندگيتو ميبيني عزيزم مبارك باشه عسل خوردني ما عاشقتم
سمانه مامان کیمیا
19 اسفند 91 9:33
همیشه به بازی و گردش خاله
نیلوفر
19 اسفند 91 11:18
سلام
واقعا برف همه رو سورپرایز کرد،خوش به حال شما و گل پسری که رفتید برف بازی
طبق معمول عکسا خیلی زیباست
آرزو می کنم غم های دلتون برن زیر برف های زمستونی تا همیشه بدون غم بمونید



مرسي نيلو جونمممممم
خاله عاطفه
19 اسفند 91 14:59
بخت و اقبالبت به مانند سفيديه برفها باشه خاله جون.... قربونت برم كه هر چيزي كه رو ميخواي تجربه كني اولش اينطوري اخم ميكني ... عاشق عكس اولت هستم ... دوست دارم
سمیرا مامان آنیتا
20 اسفند 91 15:19
به به چه خانواده خوش تیپی همیشه شاد باشی بردیای گلم
سپید مامان علی
20 اسفند 91 18:44
وای خدااااااااا چه عکسهای خوشگلی... بردیا جونی حسابی برف بازی کردی؟ ای جووونم که اینقدر متعجب نگاه میکنی
shima
21 اسفند 91 6:53
قفونه بردیا خوشجلم
عکس اولی خیلی قشنگ شده
آخجون تولد بردیا نزدیکه
مامانی چه برنامه ای داری براش
منکه کلی منتظرم


مرسي عزيزم. تولد برديا كه رو 100% مي گيرم. اما راستش نمي تونم جشن مفصل بگيرم. چون مامان بزرگم تازه چند ماهه كه فوت شدن.
شايان
21 اسفند 91 7:03
عكس پنجمي خيلي خوشمل افتادي خاله.خوش تيپپپپپپپپپ
دراگو
21 اسفند 91 13:41
واي چقدر برف عكسات با مامان و بابات خيلي عالي بود جيگرتو شيطون بلا
برگ شارژ
21 اسفند 91 16:27
سلام خوشحال ميشم كه ازوب سايت ماديداركنيbargcharge.ir
فاطمه 67
22 اسفند 91 18:49
سلام عزیز دلم....خوشحالم که همیشه خندونی....
خاطره جون من شنبه سرکلاژ شدم...تا هفت فروردین خونه نشین شدم اساسی...دلم کلی گرفته...گریییییههههه
دعا کن نینیم سالم باشه انشاالله...
خاطره جون تند تند اپ کن من حوصلم سر میره...به سمانه جونم بگو


سلام عزیزم. اشکالی نداره منم دو سال پیش که ماه آخر بارداری بودم توی عید و تعطیلات خونه نشین بودم اما همه اینا می گذره. به جاش به این فکر کن که سال دیگه این موقع ها یه نی نی خوشجل موشجل داری. خیلی مواظب خودت باش دوستم.چشم سر فرصت هم میام آپ می کنم . سمانه هم یه کم سرش شلوغه. درگیر درس و دانشگاه و ...
فاطمه 67
22 اسفند 91 20:02
ممنون گل نازم....اره راست میگی عید 90 خونه نشین بودی..بمیرم برات چه قدر سخت بوده.....برا منم دعا کن...دوست دارم


خدا نكنه عزيزم. انشاء‌اله كه ني ني صحيح و سالم به دنيا مياد.
نارگل
24 اسفند 91 0:55
بردیای خوشگل خوش تیپم.ن چه کیفی کرده !!!!!! خوش باشی عسل
مامان لیلا
28 اسفند 91 16:54
سلام من مامان عرفان ام، وبلاگ قشنگی دارین
خدا کوچولوتون رو براتون حفظ کنه ان شاءالله عروسیش
خواستار تبادل لینک ام. من لینکتون کردم شما ام لینک ام کنید البته بازدید وبم اینقدر کم نیست خیلی وقته که آپدیت نشده بهم خبر بدید
ممنون


ممنون خانمی. با کمال میل