بازم قرار دسته جمعی
دیروز جمعه 6/5/91 دوباره من و بردیا با دوستان خوب و نی نی های خوردنیشون قرار داشتیم.
قرار ساعت 5 عصر بود که تقریبا تا ساعت 8 با هم بودیم ... خیلی خیلی خوش گذشت و طبق معمول جای یه عده از دوستان خالی بود که انشاء اله دفعه بعدی همه باشند....
عکسا زیاده و توی ادامه مطلب می زارم
بردیا توی مسیر به سمت قرار
بردیا و بابایی توی پارک قبل از رسیدن دوستان
ایلیا خوش اخلاق و اجتماعی با اون بوسه های خوشمزه که دل آدم و می بره
حدیث خوشگلم که دقیقا همسن بردیاس . هر دو متولد یه روز و یه ماه و یه سال هستند
کلوچه ای به نام طاها معروف به مهند کوچولو ـ مثل برف سفید و نرم
کیمیا خانم خونسرد و خوش خوراک که همش دنبال خوردنی و پستونک بردیا بود
علی وروجک خوش زبون و خوش تیپ با اون لباس با مزه اش
تلما خانوم خوشگل و با احساس که با گریه های بردیا می زد زیر گریه
رادمهر عزیزممممممممم ملقب به رادی رادان با خنده های دوست داشتنی
الینا خانوم ظریف و خوش تیپ که از همه نی نی ها کوچولو تره
بردیا خان سرماخورده و بی حال و اندکی بداخلاق و بی حوصله که به خاطر سرماخوردگیش بود
سه چرخه کیمیا که همه بچه ها کلی باهاش کیف کردند
ایلیا خونسردانه در حال سرقت خیار بردیا
خانم های خوردنی
طاها خوشحال از دختر بودن
بردیا خوشحال از خیار خوردن
کیمیا جون بفرمائید میوه....
بردیا و سه چرخه کیمیا
بردیا در حال خوردن
بردیا و کیمیا توی تونل سرسره
بردیا و سرسره بازی
اینجا هم یه گروه نمایش داشتند نمایش اجرا می کردند که بردیا حسابی مبهوتشون شده بود
افرادی که برای دیدن نمایش جمع شده بودند و بردیا برای خودش یه خانواده پیدا کرده بود و کنارشون نشسته بود و باهاشون فامیل شده بود
اینم عکس دسته جمعی مامانا و نی نی ها
در انتها تشکر ویژه از مدیریت قرار (مامان کیمیا )