سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

کتاب و دفتر ...

1392/12/15 11:09
647 بازدید
اشتراک گذاری

هیچ علاقه ای به کتاب نشون نمی ده. اصلا دوست نداره براش کتاب بخونم. فقط یه کم عکساشو می بینه و  با شکلاش سرگرم می شه بعدشم پرت می کنه یه طرف و می ره سراغ چیزای دیگه. اما به دفتر و خودکار شدید علاقه مند و عاشق خط خطی کردن توی دفتر و همچنین روی مبل و فرشه. اونم با خودکار. هر چی هم بهش مداد رنگی بدیم باز می گه : خودتار ( خودکار ) عصبانی

مربیش می گه توی مهد قشنگ آدم می کشه و رنگ آمیزی ها رو کامل رنگ می کنه. نمونه هاشم بهم نشون داده. اما توی خونه هر کاری می کنم انجام نمی ده. سوال


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

تانيا
15 اسفند 92 13:06
سلام. اول اينكه پسر گلت نازه.خدا حفظش كنه. سايز رو تختي هام به تخت 135*70و135*80 مي خوره سايز تختتون چنده. طرح02 موجوده. اگه خواستين بهم ميل بزنيد
خاطره مامان بردیا
پاسخ
سلام عزیزم. مرسی. من ست رو تختی نمی خوام. من ست لحاف و تشک می خوام. بهت ایمیل می زنم گلم
mAhyA
15 اسفند 92 17:02
نیلوفر
15 اسفند 92 17:34
سلام مامانی اینطور که توی عکسها معلومه علاقه منده که حسابی مشغول تماشا یا نوشتنه الهییییییییییی،ایشالا در تمام مراحل زندگیت موفق باشی
خاطره مامان بردیا
پاسخ
علاقه مند به خوندن نيست. به ديدن و خط خطيه فقط
ماه مامان
16 اسفند 92 16:44
خاطره جون ، سخت نگیر عزیزم ، ایشالله یکم که بزرگتر بشه حتما ازت میخواد که تند تند براش کتاب بخونی ، الان وقت خط خطی کردنه درو دیوارو شیطونیه
خاطره مامان بردیا
پاسخ
خط خطي كردن رو در و ديوار و فرش و مبل و لباس و همه جا
جیران بخشنده
16 اسفند 92 17:48
محبوبه
17 اسفند 92 12:12
اين گل پسري ما باهوشه فعلا دوست داره بازي كنه كتاب خوندنم به وقتش انجام ميده و ميخونه. مامان جونش بزار كودكي كنه حالا حالا وقت براي خوندن زياده
خاطره مامان بردیا
پاسخ
چشممممممم
زهرا (آسمان کودکی )
17 اسفند 92 15:30
سلام هم وب قشنگی دار و هم پسر کوچولوی بانمکی ت تونستی به وبم سر بزن مطالبی در زمینه مسائل اخلاقی و تربیتی کودک و نوجوان گذاشتم
توت فرنگي
18 اسفند 92 7:53
خاله فدات چقد دلم تنگ شده بود فربونت برم انقد باهوشي ماشالاه
خاله عاطفه
18 اسفند 92 10:09
حالا حالاها واسه خوندن كتابها وقت داره چند سال ديگه اونقدر كتاب دور و برش و ميگيره كه مجبوره همه رو بخونه بزار تا وقت داره بازي كنه كه بعدا واسه بازي وقتي نداره دلم براشون مي سوزه وقتي ميرن مدرسه ! آخه درس خوندن هم شد كار
بانو
19 اسفند 92 16:29
سلام دوست عزیز جامعه مجازی بانو با موضوعات سبک زندگی در خدمت شماست. همه اینجا هستند اما جای خالی شما احساس می شود. با اشتراک تجربیات و مطالب وبلاگ خود در بانو، دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد. منتظر حضور تان در شبکه اجتماعی بانو هستیم. تازه های مادرانه را در چشم به راه و الهه مهر بانو دنبال کنید. جامعه مجازی بانو www.banoo.ir
مرجان
21 اسفند 92 14:49
سلام خاطره جون مثل همیشه می خواستم از راهنماییتون استفاده کنم. راستش میخوام به زودی رادین رو بفرستم مهدکودک و از اونجایی که مطمئنم شما با دقت خاصی کارهای مربوط به بردیا جون رو انجام میدین ، خواستم ازتون بپرسم چطوری مهد کودک خوب رو انتخاب کنم. به چه مواردی دقت کنم؟ هرچی به ذهنتون میرسه لطفا برام بنویسین. حتماً استفاده میکنم. ممنون.
خاطره مامان بردیا
پاسخ
سلام مرجان جون. منم خیلی وقتا از راهنمایی های تو دوست خوبم استفاده کردم گلم در مورد مهد کودک همه چی بستگی به شرایط خودت و رادین جون داره. بردیا از 15 ماهگی رفت مهد به خاطر همین که کوچیکتر بود زودتر مهد رو پذیرفت. البته کلا بردیا خیلی بچه ی بساز و بی دردسریه. شیطون هست اما زود با همه چی کنار میاد. من اولویت اولم نزدیک بودن به محل کار و خونه ام بود. مهد بردیا و خونه و محل کارم همش توی یه خیابونه و کلا با کالسکه من 10 تا 15 دقیقه طول می کشه که برم و بیام. مربی هم توی پذیرش مهد کودک از طرف بچه خیلی مهمه. که خدا رو شکر مربی بردیا بی نهایت مهربون و عالیه. عاشق بردیاس و انقدر براش دلسوزه که حد نداره. اگه یه روز بردیا حال ندار باشه یا غذا کم بخوره حال مربیش بده. بردیا هم خیلی دوستش داره. یکی دیگه از مزیت های مهد بردیا اینه که مهد کوچیکی هست و یه جو خیلی صمیمی و دوستانه بین مدیر و مربی ها و بچه ها هست. از نظر آموزشی هم که آموزش قرآن، ژیمناستیک ، موسیقی ، زبان و ... داره مهدش که البته در مورد سن بردیا تا امسال فقط همون قرآن. شناخت رنگها و حیوانات و ... نرمش معمولی و شعر و بازی بوده. در ضمن مهد بردیا یه خوبی دیگه داره که واسه من کارمند خیلی مهمه و اون این که ساعتش از 7 تا 5 بعد از ظهر هست.دیگه این که هزینه اش هم خوبه. یه سری چیزای دیگه مثل تمیزی و تغذیه و بهداشت بچه و ... هم که دیگه واسه هممون مهمه. بردیا تا وقتی پوشک می شد هیچوقت نشد پاهاش سوخته باشه . همیشه پودر زده و مرتب بود. صبحانه و ناهار رو هم با خود مهدش هست و من براش میان وعده می زارم. امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم. بازم اگه سوالی داشتی در خدمتم. انشاءاله مهد خوبی ثبت نام کنی و رادین جون هم زود باهاش کنار بیاد و دوست داشته باشه.
مرجان
22 اسفند 92 13:11
خیلی ممنون از اینکه وقتتون رو در اختیارم گذاشتین و توضیحات کاملی دادین. من هم شاغلم و تا به حال رادین پیش مادرشوهرم بود و خیالم جمع بود و الان انگار یه تصمیم بزرگ باید بگیرم. نمیدونم چجوری باید به مربی ها اعتماد کنم. واسه همین میخواستم بدونم معیار انتخاب چی باشه بهتره؟ در هر صورت از راهنماییتون کمال استفاده رو میکنم و ایشاله یه مربی خوب مثل مربی بردیا نصیب رادین بشه. ممنون.
خاطره مامان بردیا
پاسخ
عزیزم فکر کنم رادین جون هم تقریبا همسن بردیاس. دیگه الان وقت مهد رفتنش شده. در مورد مربی هم همون چند روزه اول همه چی دستت میاد. هم خودت متوجه می شی و هم علاقه یا رفتارها و حرفای رادین جون نشون می ده اوضاع از چه قراره. نگران نباشه. انشاءاله هر چی خیره همون براتون پیش میاد.
مرجان
24 اسفند 92 10:18
باز هم ممنون. ببخشید که این بحث اینقدر طولانی شد ، فقط میخواستم بگم که رادین سه ماه از بردیا کوچیکتره.
خاطره مامان بردیا
پاسخ
آخي جونم. ببوسش گل پسرتو
maman rania
1 فروردین 93 7:50
jan am har bache farg dare