سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

تئاتر موزیکال موش و گربه

1392/11/7 13:37
1,071 بازدید
اشتراک گذاری

برای دومین بار بود که می رفتیم تئاتر. تئاتر قبلی رو با دوستای همسن و سال خودت بودی ولی این دفعه تصمیم گرفتیم من و شما و بابایی سه تایی بریم تئاتر. 

به نسبت سری قبل این تئاتر یه کم فهمش واسه بچه های کوچیک سنگین بود و زمانش هم طولانی تر بود. اما از اونجایی که پر از رقص و موزیک بود دوست داشتی و آروم تا آخرش تماشا کردی. البته این وسطا با آب میوه و چیپس هم سرگرم بودی حسابی...

 

داشتیم  می رفتم و اصرار داشتی حتما با کالسکه بریم . خرست هم برداشته بودی و می خواستی سوار کالسکه اش کنی 

توی سالن در انتظار شروع نمایش 

 

متاسفانه عکسای خوب ندارم. چون موقع نمایش اجازه فیلمبرداری و عکس برداری نداشتیم.اینا هم واسه یادگاری برات گذاشتم...

اینم چند تا عکس خود نمایش که از سایت ایران تئاتر گرفتم.

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

رابرت استرانگ
7 بهمن 92 15:51
سلام به پسر هنرمند و هنر دوست بابا خيلي خوشجل شدي چقدر شكل بابات شدي آفرين به مامان كه تورا به برنامه هاي هنري ميبره ولي خودايش اين خودتي كه آروم نشستي ؟
خاطره مامان بردیا
پاسخ
سلام . اولا که نخیرم. هر چی دارم بزرگ تر میشم بیشتر شبیه مامان خاطره می شم. بعدشم چی فکر کردی؟انقدر آقا بودم که نگو.
نیلوفر
7 بهمن 92 15:58
سلام آفرین به موش موشی بردیا که از الان تئاتر میره و مطمئنا هنرمند آینده کشورمون میشه ایشالا همیشه موفق باشی عزیزم
محبوبه
7 بهمن 92 17:21
به من ميگن آقا آقاي رابرت استرانگ آخه من خيلي با كلاسم ميدونم اينجا و اونجاو كجا خلاصه چطور رفتار كنم براي همين پسمر خوبي ام ديگه تازه من فرشته كوچولو مامان بزرگمم هستم
خاطره مامان بردیا
پاسخ
بیا تو بغلم مامان محبوبه
مرجان
8 بهمن 92 9:07
چقدر کار خوبی می کنید که بردیا رو به این جور تئاتر ها می برید ، حتماً کلی براش خاطره میشه، در ضمن به نظرم بردیا توی بعضی از عکسها به شدت شبیه مامانشه.
خاطره مامان بردیا
پاسخ
مرسي گلم
دخترک
8 بهمن 92 11:45
تیک خصوصی رو نزدم عمومیش نکن ببخشید یادم رفت
خاطره مامان بردیا
پاسخ
چشم و مرسی دوستم... زود بیا تو آخرش منو دق می دی با این ماجراهات
سمانه مامان کیمیا
9 بهمن 92 7:35
عشقمممممهمیشه به گردش
گنزو
9 بهمن 92 8:50
خاله قربونت كه هر روز داري آقاتر ميشي چقد با اين شال و كلاه خوردني شدي لبت هميشه خندون جيگر خاله
خاطره مامان بردیا
پاسخ
متشكرمممممم گنزو جان
رابرت استرانگ
9 بهمن 92 14:22
مامان بزرگه خوبم خيلي خوشجلو نازه .... درسته مامان بزرگ جون آقا برديا خيلي آقاست چون مامان باباش اونو خوب عادت دادن خودشم كه ذاتا" آقاست بزرگ شده ماشالله منم پسر خوبيم مامان بزرگمم دوست دارم
رضوان
10 بهمن 92 18:29
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام مامان جونی بردیا جونییییییییییییییییییییییی اگه با تبادل لینک موافقید پیش منم بیاااااااااااااااااااااااااید خوشحال میشمممممممممم
خاطره مامان بردیا
پاسخ
چشم عزیزم. حتما
ماه مامان
12 بهمن 92 9:30
ماشالله به این مامان بابا و نی نی فعال
سپید مامان علی و تبسم
13 بهمن 92 15:06
به به به آقا کوچولوی خوشتیپمون که منتظر شروع نمایش هست چه کار خوبی می کنید که هرزگاه به دیدنتئاتر می برینش
رضا صمدی
15 بهمن 92 15:13
با تشکر از وبلاگ خوبتون میتونم ازتون خواهش کنم لینک سایت شرکتمون که در مورد وسایل بازی کودکان هست رو به سایتتون اضافه کنین. دنیای سازه های بادی
خاطره مامان بردیا
پاسخ
اضافه شد
مامان رهام
25 بهمن 92 13:59
خوش به حالتون من عاشق تئاترم