سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 6 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

ماجرای بیرون رفتن با بردیا

1392/3/6 19:14
1,071 بازدید
اشتراک گذاری

آخ جون دارم می رم بیرون. لبخند یکی این در و باز کنه می خوام برم توی آسانسور لبخند

به نظرتون کدوم دکمه رو فشار بدم تا حرکت کنه؟!! متفکر

حالا باید منتظر باشم تا مادر خانمی و آقای پدر تشریف بیارن  ابرو

ای بابا...بیاین دیگه... آخه چیکار دارین می کنید پس؟!!! منتظرکلافه

خوب تا کسی نیست بزار ببینم اینجاها چه خبره؟ نیشخند

اینم کیف بابایی... ببینم توش  چیا داره؟ اوضاع مالی چطوره؟ عینک

اوه اوه لیست خرید شهروند... اوهبزار ببینم مگه چی خریده بودن این همه لیست طولانیه؟!!! متفکر چک کنم یه موقع چیزای بی مورد نخریده باشن!!! متفکر

اصلا لیست و ولش کن. این دسته دیگه چیه؟ !! سوال

وای انگار این دسته مرتبط با برف پاکنه... چه جالب... زبانیادم باشه هر وقت سوار می شیم باهاش بازی کنم !! نیشخند

فکر کنم نمی خوان بیان بزار روشن کنم خودم برم... من رفتم ... بای بای بای بای

پسندها (1)

نظرات (18)

مهسا(مامان هستی)
6 خرداد 92 23:39
عزییییییییییزم قربون این کنجکاویاااااااااااااات خوشتیپِ من
مرجان
7 خرداد 92 9:43
خاطره جون عاشق این تشریح کردنت هستم دیگه . خیلی باحال تعریف میکنی. لیست خرید دیگه آخرش بود. بردیا جون خوش تیپ رو ببوس.


ههههههه مرسي دوستم
توت فرنگي
7 خرداد 92 12:17
اي بردياي شيطون
از الان به فكر وضع اقتصادي هستي ها
خاطره جون مواظب باشين خدايي نكرده تو ماشين واسش اتفاقي نيفته
ماشالاه از بس شيطونه
بوس


چشم عزيزم. مرسي
شیما مامان شاهین
7 خرداد 92 12:22
سلام به وبلاگ ما هم سر بزنید، خوشحال میشیم لینکمون کنید
نیلوفر
7 خرداد 92 12:38
سلام وای خدای من،مثل همیشه آقا بردیا خوش تیپ کرده داره میره دل دخترارو ببره،یه پا شوماخرم که هست این گل پسری،آقا بردیا ایشالا بیام تو کارناوال شب دامادیتون بوق بوق کنم عزیزم
سپید ماما علی
7 خرداد 92 14:38
ای جووونم که اینقده کارای خوشمزه خوشمزه میکنی عاشق این فضولیاتم ببخشید کنجکاویهات
محبوبه
7 خرداد 92 15:30
عاشق عكس دوميتم خيلي دوست دارم گلم به ماماني هم افتخار ميكنم كه اينقده خوش سليقه است كه براي پسرمون لباسهاي خوشجلو خوشجل ميخره يه عالم بوس نثار تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتو
هدی مامان مبین
7 خرداد 92 21:45
بردیا جونی اخه چرا نمیشه من تو رو ببینم...خیلی دلم میخوادت...خوشتیپ کوچولو....کیفت خیلیییییییییی خاص و خوشگله...



مرسی هدی جون. اینبار هم نشد!!! انشاء اله دفعه بعدی. مبین خوشگلم رو ببوس
سمانه مامان کیمیا
8 خرداد 92 0:01
قربونت برم خوش تیپپپپپپپپپ با اون کلاه و کیفت و کتونی هات...چکار کنم اخهههههههههه با این کارهات جوجه
داريوش
8 خرداد 92 16:04
هرو قت ميام كلوپ وسيد برديا رو مي بينم خوشحال ميشم و چهر ه خندونش را ميبينم خندم ميگيره وروزي برسه كه مامان باباش از شيطونيهاش نتونن جلوشو بگيرن مامان برديا اين نظر را حتما يادتون باشه
مهسا
8 خرداد 92 16:17
چه پسر خوش تیپی، افرین به تو که همه کاری هم بلدی.

خاطره جونم پستت خیلی قشنگ بود.
مواظب پسری گلتم باش حتما ترمز دستی بالا باشه. من یکبار غفلت کردم کیان رفت با ماشین تو دیوار.


Merci azizam.chashm va msmnoon az rahnamaeet.khoda brkheir begzaroone ba in vooraja.
هانی مامان سامیار
10 خرداد 92 4:34
آخ فدای اون کوله پشتیت
mAhyA
11 خرداد 92 19:58
عشق منی توووو
صوفی مامان رادمهر
12 خرداد 92 9:37
وایییی مونیتور گاز بگیرم خودمو گاز بگیرم رادانو گاز بگیرم آخه پسر جون با این تیپت منو کشتی اینجا که... خیلیییییییییی عکسات قشنگه


مرسي خاله جون... يه وقت رادانو گاز نگيريا...
شبنم
12 خرداد 92 21:32
عجب شيطوني
ندا مامان ملینا
18 خرداد 92 8:54
عزیزم عکسات خیلی قشنگه بردیا جونم . پسر خوش تیپ و ناز مامانی .
فرناز مامان ایلیا
19 خرداد 92 2:32
ای جونم خاله زودی بزرگ شو مامان بابا واسه خودت یه ماشین خفن بخرن بیایی دنبال ایلیا با هم برین صفا سیتی!!!


انشاء اله ... البته این ایلیا بعضی وقتا به کیمیا خیلی نزدیک می شه ها...هههههههههه
خاله عاطفه
21 خرداد 92 18:39
عکس دومیت محشره ... به تمام معنا خوردنی و شیرین مثل یک مرد .. قربون این تیپهای مردونت برم من


مرسی خاله جون