من و کارام (3)
خاموش روشن کردن کلید های برق از کارهای مورد علاقه ی منه
و هر چی مامان و بابا بهم بگن نباید این کار و بکنم من که اهمیتی نمی دم
و باز کار خودم و می کنم
این عکس نشون می ده که عاشق بازی کردن با عطر و ادکلن های مامان و بابا هستم و می تونم ساعت ها باهاشون سرگرم باشم.
لازم به ذکر است که بعضی از سری های عطر و ادکلن ها رو گم کردم
شدیداً دوست دارم که خودم غذامو و بخورم و خیلی هم خوب و قشنگ بلدم غذا بخورم
ولی بعد از این که غذام تموم شد اصلا دوست ندارم از روی صندلیم بلند شم و دلم می خواد همونجا بشینم
و ته مونده غذام و بریزم توی لیوان آب و بعدش آب و بریزم توی ماست و ماست و بریزم روی میز
و خلاصه همه چی رو با هم قاطی پاتی کنم و تا حد امکان کثیف کاری کنم
توی خونه دائم هر چی گیرم بیاد می پیچم دورم و باهاش راه می افتم اینور و اونور.
البته این پتوم رو خیلی دوست دارم
بعضی وقتا که بخوام واسه خودم کلاس بزارم می رم از توی اتاقم مبلم و میارم و می شینم روش و tv تماشا می کنم
دائم باید توی شیشه ام آب میوه یا دلستر یا نوشابه باشه و اصلا به آب رضایت نمی دم و دوغ هم دوست ندارم
اگه فکر می کنید که کوچولو هستم و توی مهمونی ها می شینم روی زمین تا برام سفره بندازن و اونجا غذا بخورم.
نخیر.کاملاً در اشتباه هستید.حتما باید روی میزناهارخوری و در کنار بقیه غذا بخورم.
تا وارد حمام می شیم سریع این تشت سفید و می زارم و میشینم توش
مامان و بابا از سلیقه من در تعجبن که چطور وان خوشگل و خوش رنگم برام جالب نیست و به جاش این تشت و دوست دارم
هرچیزی که توجه ام رو جلب کنه باید حتما بهش دست بزنم و ببینم چی به چیه !!!
اینم روروئک نی نی دایی علی و زن دایی هست که از دست من در امان نبود
و با این که هنوز صندلیش وصل نبود من همینطوری باهاش بازی می کردم
و مثل ماشین از این طرف به اون طرف باهاش ویراژ می دادم