سید بردیاسید بردیا13 سالگیت مبارک

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

من و کارام (2)

1392/2/20 10:44
1,804 بازدید
اشتراک گذاری

لحاف تشک قدیمیم دیگه برام کوچیک شده بود. مامانی جمعش کرد و این ست جدید رو برام آورد دم دست.

اما اولش اصلا باهاش ارتباط برقرار نمی کردم. همش می رفتم سر کمد و دنبال اون یکی بودم. آخه رنگ آمیزی اون و خیلی دوست داشتم.

یه چند روزی طول کشید تا قبول کردم روی این بخوابم سوال

موتورم و خیلی دوست دارم و توی خونه دائم سوارش می شم.

اگر هم نخوام سوارش شم باز باید وسط خونه باشه و مامان اجازه نداره ببرتش متفکر

این عکس هم که دیگه فکر کنم احتیاجی به شرح نداره آخ

خونه دایی علی بودیم و من انقدر با این بارفیکس همه رو بیچاره کردم که دایی مجبور شد بازش کنه تا من بی خیال شم چشمک

اینجا داشتم tv می دیدم که همونطوری همونجا خوابم برده قهقهه

یه شب روی مبل خوابم برده بود ولی ناگهان چشمام و باز کردم و دیدم مامان و بابا در حال خوردن ساندویچ هستند .

این بود که سریع بیدار شدم و همونجا روی بالشت نشستم و خوابالو شروع به خوردن ساندویچ کردم ابرو

کامیونم یکی دیگه از اسباب بازی های مورد علاقه منه بغل

یه روز صبح که دارم میرم مهد کودک 

از اونجایی که خیلی درست حسابی می خوابم و بد خواب نیستم اصلا حتما هم باید روی بالشت بزرگ بخوابم

( این همون لحاف تشک قبلیم بود که بالا گفتم ) 

پسندها (1)

نظرات (18)

نیلوفر
20 اردیبهشت 92 17:15
سلام
بردیای عزیز میدونی با کارات که مامانی جون با تصویر برامون شرح میده چقد لذت میبرم،با خوشحالی کردنات واقعا من هم خوشحال میشم مثل عکسی که داری بارفیکس میری و خنده ات واقعا بی نظیره،همه عکسها خیلی قشنگه
همیشه سالم و شاد باشی



مرسی گلم... ممنون که همیشه به ما سر می زنی
صدیقه
20 اردیبهشت 92 17:41

جونم ............
لحاف تشک جدید مبارک......
...........
خوابالو خوردن ساندویچش خیلی بامزست ...
خاطره جون من که دیگه اصلا نمی تونم از هانا عکس درست حسابی بگیرم ....آفرین به همتت


صدیقه جون بردیا هم همینطوره. باید 100 تا ازش عکس بگیرم تا یکیش خوب بشه. هانا خوشگله رو ببوس
رادمهر و مامان
21 اردیبهشت 92 0:05
سلام مامان بردیا .چرا دایی بارفیکسو باز کرد؟ پسر خوشگلمون دوست داره قدش بلند باشه .تشک نو مبارک.بردیا
داريوش
21 اردیبهشت 92 7:26
با ديدن عكسهاي سيد خدا كه هرورز بزرگتر بزرگتر ميشه وچهره اش نوراني تر ميشه لذت ديدنش هم روز به روز بيشتر ميشه خدانگهدارش باشه
مرجان
21 اردیبهشت 92 13:06
چه عکس های باحالی شدن. از همه بامزه تر مچ گیری مامان و بابا موقع ساندویچ خوردن بود. خواب از سرش پرید.

هههههه واقعاً...
خاله عاطفه
21 اردیبهشت 92 14:58
عزيز خاله هر چي بزرگتر ميشي كارهاتم بزرگتر ميشه و شيريني هاي خاص خودشو داره ... هميشه پاينده باشي پسرم
محبوبه
21 اردیبهشت 92 16:12
اي جان تمام شيرين كارييات جالب و قشنگن مثل خودت گو له نمكن عزيزم عاشقتم [فرشته
هاني مامان ساميار
22 اردیبهشت 92 1:07
اي جونم اقا بردياي بانمك عكسات يكي از يكي خوشكل تره عكس بنجمي هم خيلي دوست دارم. كارهاتم دل ميبره. بوسسسسس
سپید مامان علی
22 اردیبهشت 92 8:58
اولا لحاف تشک نو مبارک... برو حالشو ببر... دوما دستگیری مامان و بابا موقع به به خوردن کیفی داره سوما خیلی ناز و شیطون بلایی.. عاشقتم همه جوووره
خاله هدی 2
22 اردیبهشت 92 18:38
اون عکس بارفیکس رفتنش خیلی بامزس عزیزم وقتی این عکسا رو میبینم واقعا لذت میبرم
رابرت استرانگ(كماندار نوجوان)
23 اردیبهشت 92 8:54
عاشقتم كوچولو
توت فرنگي
23 اردیبهشت 92 17:12
قربونت برم بردياي ورزشكارم
لحاف تشك نو مبارك آقا پسر خوشگل
مامان خاطره ببخشيد امتحانام شروع شده نميتونم زياد سر بزنم ولي هميشه به فكرتونم از طرف من برديا جونو ببوس


مرسی گلم. امیدوارم همه امتحانات رو عالی بدی
رها
24 اردیبهشت 92 0:09
بردیای عزیزم چقدر ماشالاااااا بزرگ و آقا شدی خدا شمارو نگهداره برای مامان و بابات


فاطمه
24 اردیبهشت 92 14:10
عکس دومی خیلی ناااازه. و همینطور خوابین کنار tv. خدا حفظت کنه پسر.
ملیحه مامان پریا
25 اردیبهشت 92 10:03
بردیای خاله لحاف و تشک نو مبارک مامانت هم مثل همیشه باسلیقه
هدی مامان مبین
25 اردیبهشت 92 10:20
جووونم بردیا...خوشم میاد از گلچین عکس ات خاطره...خیلی انتخابات خوبه... هههه از همه جا و همه کاراش... لحاف نو مبارک... بچه حق داره اون قبلی خیلی خوش رنگ و لعاب بود... اینم نازه.. مبارکش باشه
سمانه مامان کيميا
25 اردیبهشت 92 21:06
قربونت برم با اون ساندوىچ خورنت عزىزمممم
شبنم
25 اردیبهشت 92 23:22
رختخواب نو مبارك هههههه كلي حال مي كنم با كارهاش خاطره خسته نباشي خيلي شيطون شده برديا