سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

شیطنت های من توی بیستمین ماه زندگیم (2)

1391/9/21 19:53
1,176 بازدید
اشتراک گذاری

عاشق نون هستم اونم همه نوعش... اکثر مواقع باید یه تیکه نون دستم باشه لبخند

حسابی سحرخیزم و صبح ها بین ساعت 6 تا 7 بیدار می شم و حاضر و آماده جلوی درم تا با مامانی بریم مهد کودک. بعدشم تا مربیم و می بینم خودم و از توی بغل مامان پرت می کنم توی بغلش زبان

حسابی با بابا جمشید بازی می کنم و کیف می ده چشمک

دوست دارم خودم غذامو بخورم و همه جا رو کثیف کنم. البته حتما هم باید با قاشق چنگال بزرگترا باشه ها خنثی تازه نصف بیشتر به خورد پیش بند و صندلی غذا و لباسام می ره آخ

تا از بیرون میایم هنوز مامانی لباسام و درنیاورده یه راست می رم سراغ ماشینام و شروع می کنم به بازی نیشخند

خیلی خیلی انار دوست دارم و هر چقدر جلوم باشه همش و می خورم خوشمزه

و هیچی برام لذت بخش تر از این نیست که تخت مامان و بابا رو سه سوته به هم بریزم از خود راضیعینک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (32)

نیلوفر
21 آذر 91 22:00
سلام
مامانی این گل پسری به این آقایی شما چطوری میگید شیطون؟! خدایی حرف نداره و بی نظیره،خیلی دوست دارمت بردیا جونی
همیشه پاینده باشید



نيلو جون يه ساعت باهاش باشي معني شيطون و متوجه مي شي.ههههههه
یک مامان
21 آذر 91 22:01
یک مامان که تو وب پسرم برام پیغام می ذاری،خداپسرتونگه داره،دوست خوب، من ایدمو
ازمطالب این سایت گرفتم
http://www.karenn.blogfa.com

که بعدازپیام شماباچک کردن تاریخش متوجه شدم ازنوشته شما قدیمی تره واحتمال اینودادم که شماهم ازایشون کپی کردید.ولی اشکالی نداره،زیبایی مطلب این دوست به اندازه ای بودکه جرقه ای برای بیان احساس منو وشماباشه.عزیزم توکه اسم پسراموازلیست دوستای نینیت حذف کردی چرابه ماسر می زنی؟
کوچولو نازتوببوس.ماشالا به شیطونیاش.براش اسفنددودکن.
خوشبخت ودرپناه حق باشید


سلام. من اون مطلبي رو كه شما مي گي تاريخشم قديمي تر از مطلب من هست نديده بودم اصلا.اسم پسر شما هم حذف شده به همون دليلي كه اسم برديا از توي دوستان شما پاك شده.به پسرت هم سر ميزنم چون دوسش دارم.ربطي هم به اخلاقاي عتيقه مامانش نداره.شما هم براي پسملي اسپند دود كن.
سارا
22 آذر 91 2:18
جقدر سحرخيز ، توي مهد صبحونه ميخوري اقا كوجولو

انار نوش جونت


آره عزيزم صبحانه اش رو توي مهد مي خوره
محبوبه
22 آذر 91 6:58
عاشقتم گل پسر انشاا... زير سايه خداوند بخشنده و مهربان بابايي و ماماني زندگي پر افتخاري را طي كني هزار سالللللللللللللللللللللللبوسسسسسسسسسسسسسسسس
یک مامان
22 آذر 91 8:54
خصوصی داری خانومییییییییی
سمانه مامان کیمیا
22 آذر 91 9:11
عزیزممممممممممممم عسلممممممممممممممممممممممم اصلا عکسای این سری رو دیدم خیلی دلم واسش تنگ شد....قربون اون تیشرت مشکیت داماد خوش تیپمممم
انار خوردنت رو عشقه ههههه چه با حال میخوره...خاطره خیلی خوب قاشق تو دست میگیره هاااا!!!
دوست دارم عزیزمممم با تمام وجودددد


مرسي سمانه جون. الان چند روزه خيلي بهتر قاشق و دستش مي گيره. كمتر هم مي ريزه. خيلي پيشرفت كرده تازگيا. اما همچنان به سي دي و كارت هاي آموزشي علاقه نداره
مامان رهام
22 آذر 91 10:34
سلام به دوست جونم وگل پسریش
عسل تر از همیشه خوردنی تر از همیشه...............فدای اون انار خوردنت ..............عاشق این تیپ زدنای خاصشم


ممنون عزيزم
خاله عاطفه
22 آذر 91 10:37
مي دوني با اون تي شرت مشكي ات چقدر خوردني شدي؟؟ مي دوني كه خاله هر وقت ميخواد انار بخوره ياد تو مي افته كه دونه هاي انار و با اون انگشتهاي كوچولو و خوشجلت بر ميداري و ميزاري توي دهنت و با اون دندون هاي جلوت له شون ميكني و بعدش هم قورتش ميدي ... نمي دوني چه قيافه خوردني و خوشمزه اي پيدا ميكني خوشمزه تر از همه انارها ... دوست داشتني خاله خدا عمر با عزت بهت بده و هميشه سلامت و پاينده باشي ... قند عسل ما دوست دارم هوارتا


مرسي خاله جون. انشاء‌اله ني ني خودت صحيح و سالم به دنيا مياد و حسابي با همديگه شيطوني مي كنيم و آتيش مي سوزونيم
اوامامان ارام
22 آذر 91 23:02
سلام حاطره جونم حوبی؟ دلم برات اساسی تنگ شده ......هزار ماشالله به بردیای گلم


مرسی آوا جون. منم دلم تنگ شده خیلی. تو هم دخمل نازت و ببوس عزیزم
نرگس (مامان امیرحسین)
23 آذر 91 8:21
مثل همیشه خوردنیییییییییییی و شیرین

خاطره جون چرا من هر چی دنبالشمو پیدا نمیکنم ،تن آقا بردیای خوش تیپ میبینم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عاشق کاپشن خوشگلش شدم امسال هر چی گشتم این رنگی و مدلی برای پسری بخرم پیدا نکردم
از کجا و چند خریدی عزیزم؟
دوم اینکه چه جوری بهش یاد دادی خودش غذاشو بخوره و از چند ماهگی شروع کردی؟

اسپند و آیه الکرسی فراموش نشه لطفاً



ممنون عزیزم. من کاپشن بردیا رو از اینجا نگرفتم. مارکش مادرکر هست و یکی از دوستان از انگلیس زحمتش و کشیده بود. توی حراج مادرکر و بدون هزینه پستش 65 تومان شد ( البته من اوایل پارسال براش گرفته بودم ) سایزش هم 18 تا 24 ماه هست. قابلی هم نداره. امیدوارم بتونی چیزی که می خوای رو پیدا کنی. راستی منم عاشق این رنگم

آهان راستی غذاشو هم الان یکی دو هفته ای هست که تازه خودش دوست داره بخوره. اوایلش هم قاشق و خیلی بد و کج و کوله می گرفت. اما الان خیلی بهتر شده. تا قبل از این من هر چی می خواستم بهش یاد بدم اصلا خوشش نمی اومد. اما الان دوست داره هم من بهش بدم هم خودش بخوره.



نرگس (مامان امیرحسین)
24 آذر 91 9:27
خاطره جونم مرسی که با حوصله جوابمو دادی عزیزم
منم عاااااااااشق رنگ سبزم
خیلی هم به بردیا خان میاد،،،،،،،، مبارکش باشه الهیییییی


خواهش می کنم عزیزم و ممنون
رهگذر
25 آذر 91 11:12
جانم چه پسر عسلي چقدر تو خوشگلي نوش جونت انار بخور
لاله مامان ترمه جونی
26 آذر 91 2:44
سلام خاطره جون ماشالا چه پسر خشکل و خوش تیپی داری بااجازتون ما بردیا جونو لینک کردیم
بهار مامان بردیا
26 آذر 91 10:23
سلام مامان جون آقا بردیا .خدا گل پسرتو برات حفظ کنه.من هم پسر کوچکی به نام بردیا دارم تقریبا هم سن پسر شما .خوشحال می شم به وب ما هم سر بزنی واگردوست داشتین تبادل لینک بکنیم.
ninipics
26 آذر 91 11:39
با سلام و عرض ادب اگه مایلین از نوزاد در خواب شیرین شما یا بستگان شما عکس های خلاقانه و حرفه ای در محیط ارام منزل شما یا آتلیه عکاسی ما برای همیشه به یادگار باقی بماند، مقدمتان را برای بازدید از وب سایت خود به دیده می نهیم... سید بردیا جونه ناز و دوست داشتنی منتظرتیم www.ninipics.blogfa.com
فاطمه 67
26 آذر 91 20:11
سلام خاطره جونم................خوبی عزیزم ؟
میخواستم بهت بگم خدا یکی از فرشته هایی که به تو داده بود رو به من هم داد.....امروز رفتم آزمایش بتام 723 بود..برام دعا کن..هیچی بلد نیستم.......گریهههههههههههههههههههههههههه


واي فاطمهههههه جون. مباركه. خيلي خيلي خوشحال شدم. به سلامتي. انشاء‌اله دوره بارداري خوبي داشته باشي و ني ني صحيح و سالم به دنيا بياد. خيلي مواظب خودت و ني ني باش. نگران هم نباش. همه چي ياد مي گيري. بوسسسسسسس گنده واسه خودت و ني ني
توت فرنگي
26 آذر 91 20:53
جيگرتو بخورم كه اين همه نازي تو هم كه مثل من ول كنه انار و دنت نيستي خيلي دوست دارم بوووووووووس
سمیرا مامان آنیتا
27 آذر 91 14:46
یعنی عاشق اون انار خورنش شدم ها
خاطره چقدر کم پیدایی .. ما دلمون براتون تنگ شده ها


مرسي سميرا جون. منم دلم خيلي تنگ شده. اما به خدا اين پسمله نمي زاره بيام نت
مامان رانیا
27 آذر 91 21:35
هههههههه عکسهاش خیلی با حاله دقیقا کارهای رانیا رو انجام می ده
دخترک
28 آذر 91 1:53
سلام
الهی من فدای کارای با مزتو شیطونیات بشمممممممم
اون تیشرت مشکیتم بهت میادکلییییییییی
راستی یاس منگولا قراره خواهر برادر دار بشه؟
مبارکههههههههههه


سلام عزيزم. ممنون. بلههههههه. دارم خاله مي شم باز. ني ني هم پسملي هست. (ياس منگولا داداش دار مي شود)
مریناز (مامان نیکا)
28 آذر 91 2:53
خیلی خوردنی شدی بردیا نفس !

دوستت دارم پسر شیرین ، من همیشه وبلاگت و دنبال میکنم ، لینکت کردم عزیز دلم .

مامان خاطره دلم واست تنگ شده


مرسي عزيزم. منم دلم تنگ شده
فاطمه 67
28 آذر 91 9:20
مرسی دوست نازم.......از اول وبلاگت همه چیز رو یاد میگیرم.....بوس گنده واسه خودت و بردیای خوشگل من......
هنوز سونو نرفتم فقط یک آزمایش خشک و خالی دادم و کلی استرس دارم و گریه ام میگیره...........دعام کن خاطره جونم...من خیلی استرس دارم


ممنون. انشاء اله سونو هم مي ري و همه چيز خوبه. اصلا استرس نداشته باش دوستم. برو از اين دوران حسابي لذت ببر. بابت آدرس وبلاگ هم مرسي. حتما لينكت مي كنم.
فاطمه 67
28 آذر 91 10:04
http://hedye_khoda_be_ma.niniweblog.com/
دخترک
28 آذر 91 11:10
مبارکه
یه هم بازی میاد واسه بردیا
تبریک خاله عاطفه


مرسي دوستم
صوفی مامان رادمهر
30 آذر 91 10:57
چقدر دوستت دارم شیرین... خوشمزه ای ها... عاشقتم... خاطره دلم برات تنگیده خیلی... بوووووووووس تپل برای خودت و بردیا


مرسی صوفی جون. منم دلم خیلی براتون تنگ شده. واسه تو و سفید برفی خودم... ببوسش
مهسا
30 آذر 91 19:41
هندوانه رویاهایتان شیرین انار موفقیتهایتان پردانه پسته خاطراتتان خندان قصه زندگیتان خوشو عمرتان چون یلدا بلند باد یلدا مبارک[بوسه]
safari
3 دی 91 8:01
سلام سيد
پاتو كردي تو !!!ببخشيد دستتو كردي تو تنور تركا!
حالا ،بربري مارا مي خوري مگرخودتون بيسكوويت ندارين !باشه
عيب نداره چون توئي وخيلي دوستت داريم وسيدخوش اخلاق هم هستي، نوش جان وگواراي وجود الهي كوشت بشه وبه چسبه به تنت .
وديگه اينكه خوب مي دوني انارو دونه دونه ميخورند.به بعضيها يادبده


من و مامانم دوتايي عاشق نان بربري هستيم.... مرسي
توت فرنگي
3 دی 91 9:18
ديشب دنت ميخوردم كلي جاتو خالي كردم عژيژم


نوش جونت دوستم
پگاه مامان آرتین
3 دی 91 19:40
شیطون بلا حرفه ای انار می خوریزروجکا شما با تخت مامان وبابا چی کاردارین اتاق خودتون به اون قشنگیه چیکارلوازم ما دارید
سپید مامان علی
4 دی 91 9:49
عزیزم نوش جونت باشه نون و انار...منم تو رو می خوام بخورم از بسکه خوشمزه ای....خیلی جیگری...عاشق کاراتم فسقلی من
فاطمه مامان امیرعلی
5 دی 91 11:33
قربون انار خوردنت. چه کیفی میکنه با بابا جمشیدش.. خیلی خوبه که نون میخوری عزیزممممم. ان شاالله همیشه شاد باشید و سلامت.
فری مامان ایلی
7 دی 91 1:16
بردیا جونم دوستت دارم هوار تا قربون اون فیس ناززززت...