سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 6 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

شیرین زبونی (5)

1393/9/15 18:01
984 بازدید
اشتراک گذاری

و اما ادامه شیرین زبونی های بردیا :

ــ انقدر بهت گفتم فدات شم یاد گرفتی و وقتایی که می خوای خودت و برام لوس کنی میگی : فدام شی چشمک

ــ وقتایی که بابایی تند رانندگی می کنه می گی بابا جونم تفادص ( تصادف ) نکنی 

ــ یه روز صبح که داشتیم با کالسکه می اومدیم یه جا رفتیم تو یه چاله که گفتی : خاطره جون بردیا نیفته !!!

ــ تازگیا اول همه چی یه لدفن ( لطفا) اضافه می کنی. خاطره جون لدفن پلو بده. خاطره جون لدفن آب بده

ــ وقتایی که احساس کنی خیلی کار دارم. می گی خاطره جون ببخشید می شه بیای. یا می گی خاطره یه لحظه بیا و روی یه لحظه تاکید می کنی

ــ هر بار بهت می گم بردیا دوستت دارم همیشه می گی منم دوستت دارم. چند روزپیش گفتم بردیا دوستت دارم . انگشت اشاره ات و سمتم با جدیت نشون و دادی و گفتی خاطره دوستت دارم تموم شد منو ببر سرسره !!!!

ــ تازگیا وقتی چیزی میگی و می خوای روش تاکید کنی با جدیت می گی گفتم بهت !!!! سکوت

ــ وقتی ازم شاکی بشی انگشت اشاره ات و میگیری سمت و محکم تکونش می دی و می گی :خاطره دیگه بردیا رو عصبانی نکنیا!!!! سوال

ــ تازگیا یاد گرفتی می گی : جون تو.... خاطره نکن جون تو ... نه بخوابیم جون تو .... خندونک

ــ یه چیز خیلی جالب که این که جلوی دیگران من و مامان جونم صدا می کنی... ولی بقیه موارد خاطره جون !!!!!

ــ صبح به صبسوالح میخوایم بریم مهدکودک مکافات داریم. یا من دیر می رسم یا بابایی. باید سونیک و باب اسفنجی و پاندا کونفو کار و...خلاصه همه کارتون ها رو باید ببینی و بعدش راضی می شی بریم مهدکودک عصبانی

ــ توی مهد کودک گفته بودی: به من نگین بردیا. بهم بگید آقای رشیدی قه قهه و کلی سر این قضیه سوژه شده بودی قه قهه

ادامه دارد... 

پسندها (3)

نظرات (7)

نیلوفر
15 آذر 93 19:26
سلام الهی قربون آقای رشیدی کوچک بشم که انقدر شیرین زبون شده و کلی حکم فرمایی میکنه
مرجان
16 آذر 93 8:07
ای جووووونم ، عاشقتم دیگه ، قربون اون انگشت اشاره کوچیکت بشم من ، قربون اون آقای رشیدی گفتنت.
مامان ریحانه
16 آذر 93 9:00
چقدر قیافت عوض شده آقا شدی ماشالله به این همه شیرین زبونی
خاطره مامان بردیا
پاسخ
مرسي خاله . بزرگ شدم ديگه
خاله عاطفه
16 آذر 93 10:00
عاشقتم عاشق شيرين زبونياتم فدات شم كه اينقدر شيريني
خاطره مامان بردیا
پاسخ
مرسي خاله جون. ماهان تپلي رو ببوس
ماه مامان
19 آذر 93 22:23
چه سوژه ی باحالی ، از این به بعد تو وبلاگستانم به بردیا خواهیم گفت آقای رشیدی
محبوبه
24 آذر 93 14:54
دوست دارم گل پسری
سحرمامی آرتین
29 آذر 93 19:33
 ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.  عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری  یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .