ایشون هاپو بنجی هستند. هاپوی نازنازی و همبازی من توی همه لحظه هام با همدیگه هستیم و اصلا از هم جدا نمیشیم. جز زمان هایی که من در مدرسه هستم. بعدشم تا می رسیم خونه بدوبدو می رم سراغش انقدر مظلوم و دوست داشتنیه که نگو حتی وقتایی که من با گوشیم سرگرم بازی هستم یا دارم تکالیف مدرسه رو انجام می دم آروم و بی صدا میاد می شینه کنارم. گاهی هم همونجا خوابش می بره البته گاهی اوقات هم از دستم فراری می شه و به مامان و بابام پناه می بره .مثل وقتایی که براش قصه می خونم و انتظار دارم که بخوابه ...